در این بخش مجموعه ای از زیباترین اشعار عاشقانه جذب کننده عشق، دوست، پسر، دختر و معشوق را با متن های شیک دلبرانه لاکچری گردآوری کرده ایم. با ارسال این مجموعه شعر عاشقانه و یکی از اشعار زیبا به نامزد و عشق خود، می توانید به طرز رسمی تر و زیباتری عشق خود را به او ابراز کنید. حتی خواندن یک شعر عاشقانه زیبا برای معشوق، می تواند حال او را دگرگون کند و نشانه های عاشقی را به صورت واضح تری در وجود او مشاهده کنید.
زیباترین شعر عاشقانه جذب کننده عشق
فهرست مطالب
من آنِ توام
مرا به من باز مده . . .
مولوی
***
از چشم و دل مپرس که
در اولین نگاه شد
چشم من، خراب دل
و دل، خراب چشم
صائب تبریزی
***
قاصد ز برم رفت که آرد خبر از یار
باز آمد و اکنون خبر از خویش ندارد
ولی دشت بیاضی
***
بهترین چیز
رسیدن به نگاهی است
که از حادثه عشق تر است
سهراب سپهری
***
چه شد در من نمی دانم
فقط دیدم پریشانم
فقط یک لحظه فهمیدم
که خیلی دوستت دارم …
بیهوده مگو که دوش حیران شده ای
سر حلقه ی عاشقان دوران شده ای
از زلزله و عشق خبر کس ندهد
آن لحظه خبر شوی که ویران شده ای
شفیعی کدکنی
ز کدام رَه رسیدی؟ زِ کدام در گذشتی؟
که ندیده دیده ناگه به درونِ دل فتادى؟
هوشنگ ابتهاج
***
خبرت هست که
بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق
این همه ایامم نیست
سعدی شیرازی
***
به جان جوشم که جویای تو باشم
خسی بر موج دریای تو باشم
تمام آرزوهای منی، کاش
یکی از آرزوهای تو باشم
“محمد رضا شفیعی کدکنی”
بیا ساقی!
بزن سازی!
برقصانم!
چونان چرخی! بگردانم،
سرم غوغاست…. بفهمانم!
دلم شیداست!… مرنجانم!
من! آن جانم!، که جانم، می فروشم….!
پی الهامی از وحی و سروشم…
سروش آمد; به جانم عشق درافتاد.
خروش آمد; در این خم جوشش افتاد،!
جوشش عشقی است؛ که در دل می خروشد.
از خم وحدت! همی، می می فروشد.
وحشی بافقی
غمگینم و این ربطی به خیابان ولی عصر ندارد
که درختانش سالهاست مرا از یاد بردهاند
غمگینم و این ربطی به تو ندارد
که پسر همسایه ام نبودی
تا هر صبح پنجره را باز کنم
بی آنکه جواب سلامت را بدهم
با بنفشهای در گیسوانم
کاش به زنی که عاشق است
میآموختند چگونه انتقام بگیرد
غمگینم که عشق این همه مهربان است
مژگان عباسلو
***
به من آهسته بگو عشق سلام
چه خبر از غم دنیا
دل من خسته نباشی
نفست گرم ودلت شاد
مبادا که از این رنج برنجی
که جهان گشته پر از درد
به من آهسته بگو نیست جهان جای قشنگی
بگذار هرچه بدی هست در این خاک بماند
من و تو رهگذر کوچه ی عشقیم
و همین بس که تورا دوست بدارم
نکند خسته شوی یا که ببازی
من کنار تو نشستم
که تو بر عشق بنازی
کمکت خواهم کرد که به شکرانه این عشق
تو یک کلبه بسازی
که در آن بوی خدا هست
و این حس
سر آغاز قشنگی ایست
که آغاز شود بودن و بی عشق نماندن
به من آهسته بگو
هستی و هستم
نیما یوشیج
من سردم و سردم ، تو شرر باش و بسوزان
من دردم و دردم ، تو دوا باش خدا راجان را که مه آلود و زمستانی و قطبی ست
با گرمترین پرتو خورشید بیارااز دیده بر آنم همه را جز تو برانم
پاکیزه کنم پیش رخت آینه ها رامن برکه ی آرام و تو پوینده نسیمی
دریاب ز من لذت تسلیم و رضا راگر دیر و اگر زود ، خوشا عشق که آمد
آمد که کند شاد و دهد شور فضا راهر لحظه که گل بشکفد آن لحظه بهار است
فرزانه نکاهد ز خزان ارج و بها رامی خواهمت آن قَدْر که اندازه ندانم
پیش دو جهان عرضه توان کرد کجا رااز باده اگر مستی جاوید بخواهی
آن باده منم، جام تنم بر تو گوارا
سیمین بهبهانی
***
سرّ غم عشق را، ز بیگانه مجو
از واعظ بی خبر، جز افسانه مجو
مستم، ره هوشیاری از من مطلب
افسانهٔ عقل را ز دیوانه مجو
حزین لاهیجی
اشعار زیبای لاکچری عاشقانه جدید
صدای خنده های تو
افتادن تکه های یخ است
در لیوان بهار نارنج
بخند!
می خواهم گلویی تازه کنم!
“محسن حسین خانی”
***
قسم به آن حسی که
از لحظه دیدارت مرا تبدار کرده
زندگی را با تو
دوست می دارم، می دارم، می دارم
در قمار غم عشق
دل من بردی و با دست تهی
منم آن عاشق بازنده هنوز
آتش عشق پس از مرگ نگردد خاموش
گر که گورم بشکافند عیان می بینند
زیر خاکستر جسمم باقی است
آتشی سرکش و سوزنده هنوز
حمید مصدق
حال من خوب است اما با تو بهتر می شوم
آخ…تا می بینمت یک جور دیگر می شوم
با تو حس شعر در من بیشتر گل می کند
یاسم و باران که می بارد معطر می شوم
مهدی فرجی
***
بگیر این گل از من یاد بودى
که تنها لایق این گل تو بودى
فراوان آمدند این گل بگیرند
ندادم چون عزیز من تو بودى
***
ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی
وان گه برو که رستی از نیستی و هستی
با ضعف و ناتوانی همچون نسیم خوش باش
بیماری اندر این ره بهتر ز تندرستی
حافظ
متن تک بیتی لاکچری برای جذب عشق
تا تو نگاه میکنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است؟
“شهریار”
***
تو را دوست دارم
و این دوست داشتن
حقیقتی است که مرا
به زندگی دلبسته می کند
“احمد شاملو”
***
عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل
که تو ای عشق همان پرسش بی زیرایی
از پشت تریبون دلم عشق چنین گفت
محبوب تو زیباست، قشنگ است، ملیح است
اعضای وجودم همه فریاد کشیدند
احسنت صحیح است، صحیح است، صحیح است
***
یه وقت به سرت نزند!
ڪه شعرهایم را بتڪانی
چرا ڪه رسوا خواهم شـــد…!
و همه خواهند دید!!
لحظه لحظه تــــ♥ــو را در میان واژه هایم!
بیا فانوس شبهای سیاهم
تویی مقصود من گم کرده راهم
بیا ای چشم ماهت شهر خورشید
دمی بنشین به شادی در نگاهم
***
طنین تو سرود عاشقانهست
هوای تو همه شعر و ترانهست
به گوش من بخوان افسانه عشق
که دنیا پر ز نیرنگ و فسانهست
***
تو که بالا بلند و نازنینی
تو که شیرین لب و عشق آفرینی
در آن لب هاي افسونگر چه داری
در آن دل غیر شور و شر چه داری
***
خوش آن ساعت که یار از در آیو
شو هجران و روز غم سر آیو
زدل بیرون کنم جانرا بصد شوق
همی واجم که جایش دلبر آیو
***
تو را دوست دارم
بدون آن که علتش را بدانم
محبتی که علت داشته باشد
یا احترام است یا ریا
***
لبخند که می زنی دلم می لرزد
ویرانی دل به خنده ات می ارزد“سپیده صدرایی”
***
یک جا به کنار تو
ارزد به جهآن با غیر ..
***
پی تو پیر شدم، باز ولی خوشحالم
تو جوان ماندی و من شد نود و نه سالم!“سبحان علی محمدی”
***
من زاده رویاهای توام
به تو اندیشیدم
و آفریده شدمشمس لنگرودی
***
شعر کوتاه زیبای جذاب عاشقانه دلبرانه خاص
درست مثل وقتی که عاشقت شدم
باران میبارد
فکر کنم دوباره کسی عاشقت شدهکامران رسولزاده
***
صبحهای تکراری مرا خسته کرده است
حبسی میان یک وجب آغوشم آرزوستیگانه حقپرست
***
خوش به حال من که میمیرم برایت اینهمه
مرگ امکانی به سمت نوشداروهای توسترضا نیکوکار
***
از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند
سخت دلبسته این ایل و تبارم چه کنمسیدحسن حسینی
***
چه کسی گفته که خوابِ ابدی فاجعه است؟
که در آغوش تو خوابیدن و مُردن عشق استآرش مهدیپور
***
فردا
باز هم به تو فکر
خواهم کرد
مثل دریا
به ادامه خویشسیدعلی صالحی
***
شعر عاشقانه جذاب برای جذب عشق و همسر
گو خلق بدانند که من عاشق و مستم
آوازه درست است که من توبه شکستم“سعدی”
***
در عاشقی که فکر و تخیل نیاز نیست
ای نازنین بداهه “تو را” دوست دارمت“رسول احدی”
***
اصفهان با آن همه وسعت شده نصف جهان!
یک وجب قد داری و کل جهانم گشتهای…
***
کم کم به سنگ سرد سیه میشود بدل
خورشید هم اگر نچرخد بر مدار توچشمی به تخت و بخت ندارم مرا بس است
یک صندلی برای نشستن کنار تو
***
دوباره مینویسمت کنارِ بیت آخرم
و چکه چکه میچکم به سطرهای دفترمشنیدهام ز پنجره سراغ من گرفتهای
هنوز مثل قاصدک میان کوچه پرپرمشبی به خواب دیدمت میانِ تنگِ کوچهها
قدمزنان قدمزنان تو را به خانه میبرمحسین منزوی