متن زمستانی برای اینستاگرام در روزانه برای شما همراهان و دوستانِ عزیز آماده شده است. متنهای زمستانی برای اینستاگرام (کپشن، استوری یا پست) یکی از محبوبترین محتواها در فصل سرد سال هستند، چون زمستان فضایی رمانتیک، احساسی و نوستالژیک ایجاد میکند که با عکسهای برفی، منظرههای سفید یا لحظات دونفره عالی ترکیب میشود.

متن زمستانی برای استوری
آغوش گرمـ تو نباشد
این زمستان به بهار نخواهم رسید…
حواس شهر
پرت برف باران است
حواس من
آغشته به عطر تو…
عشق یعنی آن نخستین حرف ها
عشق یعنی در میان برف ها
عشق یعنی یاد آن روز نخست
عشق یعنی هر چه در آن یاد توست
زمستان که میآید، خیابانها سفید میشوند و دلم خاکستری. دوست دارم برف را جمع کنم و روی تو بریزم، فقط برای اینکه دوباره گرمای دستهایت را حس کنم. بدون تو، حتی سردترین روزها هم خالی و طولانیاند.
برف آرام میبارد و من یاد تو میکنم. تو که باشی، سکوت شب پر از معناست، بدون تو، هر برف تنهاست. دلم میخواهد دستت را بگیرم و با هم از سرمای زمستان عبور کنیم.
هوای سرد یادآور نبودنت است. در هر نفس برف، رد پای تو را میجویم. زمستان بدون تو طولانی و خاموش است، اما عشق ما حتی در دوری و فاصله هم شعله میکشد.
در این زمستان، تنها فکر تو مرا گرم میکند. برف روی زمین مینشیند، اما در دل من گرمای تو همیشه جاریست. دوست دارم کنارت بنشینم و دنیای سفید را با هم نگاه کنیم.
زمستان یعنی دلتنگی، انتظار و سکوت. حتی گرمای شال و پالتو هم کافی نیست. تنها حضور توست که میتواند برفهای سرد را نرم کند و قلبم را دوباره به زندگی بازگرداند.
برف میبارد و خیابانها خاموشاند. یاد تو اما در من صدا میکند، گرما میبخشد و دلم را پر از امید میکند. زمستان اگر با تو باشد، شعر است؛ بدون تو، فقط سکوت است.
کاش امسال شود قسمَتِ من ای یارم
قبل تحویلِ زمستان #تُ بهارم باشی
It’s cold; let’s cuddle
هوا سرده، بیا در آغوش هم باشیم

اشک هایم که سرازیر می شوند،
دیر نمی پاید که قندیل میبندند
عجب سرد است هوای نبودنت…
در سرزمین عجایب زمستانی قدم بزن
حس خوبی دارد
دستان ما ممکن است سرد باشد
اما حداقل قلبمان گرم است
عکس نوشته زمستانی برای استوری
مهربانی مانند برف است
همه آنچه را که می پوشاند زیبا می کند
جبران خلیل جبران
وقتی برف می بارد همه چیز جادویی است
همه چیز زیبا به نظر می رسد
دوستان تابستانی مانند برف های تابستانی ذوب می شوند
اما دوستان زمستانی برای همیشه دوست هستند
درد دوام نخواهد داشت
اما خاطرات ماندگار خواهند شد
وقتی برف می بارد
طبیعت گوش می دهد
کسانی که در تابستان آواز می خوانند
باید در زمستان برقصند
تو نسیم تابستان من
و آفتاب زمستان من هستی
هوای سرد بهانه مناسبی برای بغل همدیگر کردن است
قهوه داغ
آتش داغ
برای این زمستان کافی است
من تعجب می کنم که آیا برف درختان و مزارع را دوست دارد
که آنها را به آرامی می بوسد؟
می دانید برف با لحاف سفید
آنها را کاملا پوشانده
و می گوید
عزیزانم بخوابید تا تابستان دوباره شکوفا شوید
لوئیس کارول
یک کلمه مهربانی
می تواند سه ماه زمستان را گرم کند
ضرب المثل ژاپنی
اگر گلها می دانند
چگونه بعد از گذراندن زمستان شکوفا شوند
شما هم می توانید
نور شیرازی
زمستان میرسد و خیابانها سفید میشوند، اما دل من خاکستریست. کاش میتوانستم برفها را جمع کنم و کنار تو بسازم. بدون تو، حتی گرمای شال و پالتو هم قلبم را گرم نمیکند. تو تنها بخاریای که میخواهم هستی.
هوای سرد، دستهایم را میسوزاند و نبودنت قلبم را. اگر بودی، زمستان زیبا بود؛ برف، موسیقی ما میشد و سکوت، لحظههای عاشقانه. اما حالا تنها با یاد تو گرم میشوم و با خیال آغوشت از سرمای شب عبور میکنم.
هر برف که روی زمین مینشیند، مرا به یاد تو میاندازد. گویی جای قدمهایت کنارم خالیست و من دنبال گرمایت میگردم. زمستان بدون تو طولانی و بیرحم است، اما دلتنگیام ثابت میکند که عشق حتی در سردترین فصل هم زنده میماند.
وقتی برف میبارد، صدای خندههای تو را در گوشم میشنوم. زمستان، فصل دوری و انتظار است، اما عشق تو چراغیست که تاریکی شبهای دیماه را روشن میکند. با تو حتی سردترین روزها شیرین و شاعرانه میشوند.
دستهایم سرد است و فکر تو گرمترین پناهگاهم. برف روی شانههایم مینشیند و قلبم میلرزد، اما نام تو مثل شعلهای کوچک اما پایدار در من میدرخشد. زمستان بدون تو فقط سکوت است، اما با تو موسیقی میشود.

دلنوشته زمستانی
زمستان یعنی دلتنگیهای بلند و نفسهای کوتاه. تو نباشی، هر شال و پالتویی فایدهای ندارد. دلم میخواهد به تو پناه ببرم و با گرمای آغوشت یخزدگی فصل را فراموش کنم.
برف میبارد و خیابانها سفید و بکر میشوند. کاش جای این برف، دستت روی دستم بود. نبودنت استخوانسوز است و حتی آتش زمستان هم نمیتواند گرمای تو را جایگزین کند.
در زمستان، اسم تو آرامش است. هر بار که به تو فکر میکنم، سرما را فراموش میکنم. دلم میخواهد کنار تو بنشینم و دنیا را زیر برفها فراموش کنیم، فقط تو و من، تنها با گرمای عشق.
زمستان طولانیست و شبها طولانیتر. با یاد تو ساعتها میگذرد و باز هم کافی نیست. دوست داشتن تو، حتی در سردترین شبها، دلم را گرم نگه میدارد. بدون تو، زمان نیز سنگین است.
هوا سرد است، اما فکر تو در قلبم شعله میکشد. هر برف که میافتد، خاطرهای از تو را یادآوری میکند. زمستان بدون تو تنهاست، اما عشق ما حتی در فاصلهها نیز روشنایی خود را حفظ میکند.
در این شبهای زمستان، تنها صداهایی که میشنوم نام توست. حتی برف که میبارد، یادم نمیرود که نبودنت چگونه سردی را به استخوانهایم میرساند. کاش بودی تا برفها معنا پیدا کنند.
زمستان یعنی انتظار. انتظار برای تو، انتظار برای گرمایی که حتی شال و دستکش هم نمیتوانند بیاورند. با تو، هر برف شاعرانه است؛ بدون تو، هر نفس تنهاست.
برف میبارد و من در کوچههای خالی قدم میزنم. تنها فکر توست که مرا گرم میکند. زمستان بدون تو طولانی و بیرحم است، اما عشق تو همان شعلهی کوچکیست که مرا زنده نگه میدارد.
سرما به پوست میچسبد و نبودنت به قلبم. زمستان، فصل یادآوری است؛ یادآوری تو، یادآوری عشق ما که حتی در فاصلهها هم نمیمیرد. دلم میخواهد برفها را کنار تو لمس کنم و سکوت را با هم بشکنیم.
هوای سرد یادآور نبودنت است. هر برف، انگار قلبم را بیشتر میسوزاند. کاش میتوانستم دستت را در دستم بگیرم و زمستان را به بهاری کوتاه تبدیل کنم، فقط با گرمای نفسهای تو.
در این برفها، رد پای خاطراتت را دنبال میکنم. زمستان بدون تو سکوت است، اما با تو حتی سرمای دیماه هم شاعرانه و زیباست. عشق تو، تنها گرمای واقعی این فصل است.
دوست داشتن تو در زمستان یعنی داشتن خورشید در سردترین روزها. برف میبارد و من تنها با یاد تو گرم میشوم. کاش میتوانستم همهی برفها را جمع کنم و زیر پالتوی تو پنهان شوم.
زمستان، فصل دلتنگی و فاصله است. هر بار که برف میبارد، دلم برایت تنگتر میشود. بدون تو، حتی گرمای خانه هم کافی نیست؛ تو تنها دلیل زنده بودن دلم هستی.
برفها روی زمین مینشینند و من به یاد تو، دلم نرم میشود. زمستان اگر تو را داشته باشد، شعر است؛ اگر نه، سرد و خالی. من هنوز به دنبال گرمای تو میگردم.
هوای سرد، یادآور نبودنت است. دلم میخواهد تو را در آغوش بگیرم و سرما را فراموش کنم. زمستان تنها زمانی زیباست که تو کنارم باشی، حتی اگر فقط در خیال.
زمستان میرسد و یادم میآید که چه قدر دلم برای تو تنگ است. برف، زمین را میپوشاند اما دل من هنوز به دنبال گرمای توست. کاش بودی تا این فصل را با هم بسازیم.
در این شبهای بلند زمستان، تنها فکر تو مرا گرم میکند. برف روی زمین مینشیند و من روی خاطراتت قدم میگذارم. حتی سرما هم نمیتواند شعلهی عشق ما را خاموش کند.
زمستان یعنی یادآوری نبودنت در سکوت شب. هر برف که میافتد، قلبم بیشتر برایت تنگ میشود. تو تنها گرمای واقعی زندگی من هستی و هیچ چیز جای تو را نمیگیرد.
هوای سرد و برف، یادم میاندازد چقدر دوست داشتن تو آسان و سخت است. آسان چون عشق است، سخت چون فاصله و نبودنت استخوانسوز است. زمستان با تو زیباست، بدون تو طولانی و خالی.
در برف و سرما، دلتنگی تو با من است. زمستان اگر تو را داشته باشد، رنگ میگیرد؛ اگر نه، فقط سفید و سرد است. من هنوز منتظر گرمای تو هستم.
زمستان میرسد و با خود دلتنگی میآورد. هر برف که میبارد، خاطرهای از تو زنده میشود. دوست دارم کنار تو باشم و سرما را فراموش کنم، حتی برای یک لحظه.
هوای سرد، یادآور نبودنت است. دلم میخواهد تو را در آغوش بگیرم و این زمستان طولانی را کوتاه کنم. عشق تو تنها گرمای واقعی این فصل است.
برف روی شانههایم مینشیند و من به یاد تو لبخند میزنم. زمستان بدون تو سکوت است، اما با تو حتی سردترین روزها پر از شعر و زندگی میشوند.
زمستان، فصل انتظار و دلتنگیست. هر برف که میبارد، نام تو در ذهنم تکرار میشود. تو تنها گرمای واقعی زندگی من هستی و هیچ چیز نمیتواند جای تو را بگیرد.

در شبهای سرد زمستان، فقط فکر تو مرا گرم میکند. برف میبارد و من هنوز در خیال آغوش تو پنهان میشوم. عشق تو حتی از سرما هم قویتر است.
زمستان اگر با تو باشد، زیبا و شاعرانه است. بدون تو، هر روز سرد و بیروح است. دلم میخواهد با تو در برف قدم بزنم و عشقمان را دوباره احساس کنم.
برف آرام میبارد و من فکر میکنم اگر کنارم بودی، حتی سکوت زمستان هم شیرین میشد. گرمای دستت میتواند هر سرما را نرم کند و دلم را دوباره پر از زندگی.
در سرمای زمستان، نبودنت بیشتر حس میشود. دلم میخواهد کنار تو بنشینم، دستهایمان در هم گره بخورد و دنیا، حتی اگر سفید و سرد باشد، بهشتی کوچک شود.
برف روی زمین مینشیند و خیابانها خاموشاند. اما یاد تو قلبم را روشن میکند و هر برف، مثل پیامی از توست که مرا گرم میکند.
هوای سرد و برف، یادم میآورد چقدر دوست داشتن تو ضروری است. بدون تو، زمستان طولانی و بیروح است، اما با تو، حتی سرمای دیماه شیرین و شاعرانه میشود.