متن درباره چهل سالگی را در روزانه میخوانید. این متنون بسیار زیبا دارای ابعاد احساسی مختلفی هستند و میتوانید در استوری و وضعیت واتساپ قرار دهید. پس اگر به دنبال چنین متونی هستید، با ما همراه شوید.

جملات زیبا درباره چهل سالگی
فهرست مطالب
چهل سالگی نشاندهنده شکوفایی دوباره است،
جایی که میفهمی هنوز ظرفیت زیادی برای رشد،
یادگیری و تجربه کردن داری.
تو در چهل سالگی
به بلوغ عاشقی میرسی.
درست مثل دخترهای هجده ساله
با گونههایی سرخشده
به خاطر اولین بوسهی
نشسته بر پیشانی …
آدمی را اندک اندک آن همام
تا چهل سالش کند مرد تمام
مولانا
نیمه دوم زندگی که نیمه واقعی نیست
شاید یک سوم باشد . یا یک چهارم
پس از چهل سالگی لذت ببر
بلندتر بخند . بیشتر بازی کن
سفر کن . بنویس . شعر بگو . عشق شو.
و چهل بار در روز خودت را در آیینه ببین
۴۰ سالی مبارک دوستم

یکی از رؤیاهای دوران کودکیم این بود
که سوار بر “ماشینِ زمان” بشم
و با استفاده از اون، به آیندۀ خودم سفر کنم…
دلیلش رو نمی دونم ولی اونوقتها میخواستم
که در این سفر،
آیندۀ خودم رو فقط تا “چهل سالگی” ببینم؛
بعد دوباره برگردم، کودک بشم
و پا به آینده ای بذارم
که قبلاً فیلمش رو یکبار دیده ام!…
در چهل سالگی هم که باشی
طنین صدای کسی که
تو را به “نام کوچکت”
بخواند و
پشت هر بار که صدایت میکند
“عزیزم”
بگذارد
میتواند عاشقت کند.
و تو
بعد از تمام شدن حرفهایش
دختربچهی هجده سالهای میشوی
که دوست دارد
بال در بیاورد
از شوقِ عاشقی.
عکس نوشته درباره چهل سالگی
چهل سالگی را می توان بهار عمر دانست.
چون وارد دنياي شادی و تفريح و خوشی ها و دنیای بیخیالی می شویم.
شاید بعضی فکر کننده با وارد شدن به چهل سالگی دوره جوانی را پشت سر نهاده اند
به همین دلیل به تکاپو و تلاش بیشتری می پردازند تا کارهای ناتمامشان را تمام کنند.
در چهل سالگی هم که باشی،
میشود آنقدر عاشقیات، پرهیجان باشد
که خاطرهی گرفتن دست گرم مردانهاش را،
در سرمای زمستان،
روزی چند بار به تکرار بنشینی
چهل سالگی من
پشت سی سالگی هاست
نشسته روی موهایم …
به من نگاه می کند
خمیازه می کشد !
گاهی هم ترا می خواهد
که بیایی …
مرا برای همیشه ببری !
چهل سالگی همین است دیگر …
چهل سالگی مثل رسیدن به قلهای است
که هر سنگریزهاش، هر نفسی که کشیدی،
به رشد و قوت درونت کمک کرده است
آدمی را اندک اندک آن همام
تا چهل سالش کند مرد تمام
مولانا
چهل سالگی،
عبور از مرز سی و نه سالگی نیست،
بلکه طلوعی دیگر در زندگی است.
گویی خورشید وجودمان
در این سن به نیمه راه آسمان صاف و بلند زندگی رسیده است
و نوری گرم و دلانگیز بر تمام زوایای وجودمان میتاباند.
همیشه فکر می کردم از چهل سالگی که بگذرم . . .
همین که سپیدی روى همه ی موهای جوانی را بپوشاند ؛دیگر نمیخندم ؛
به مهمانی و گردش و کوه و جنگل و بازی و . . . راغب نیستم !
اما این تصوری بیهوده بود ؛هر روز که سپیدی موهایم را در ایینه میبینیم ؛
به رنگهای متنوع می اندیشم ؛
تنوع در لباس و کیف و کفش و مد را بیشتر دوست دارم ؛
تمام جوانی ام به مشکی و خاکستری گذشت .
به چهل سالگی رسیدم و احساس میکنم زیباترین روزهای زندگیام به سرعت سپری شده و برای سپری کردن باقی عمر، فرصت آن قدرها زیادی ندارم. با شتاب به سمت نیمه دوم زندگی میروم و از خاطراتی که در نیمه اول پشت سر گذاشتهام، در ذهن مزه مزه میکنم.
تولد چهل سالگیام از راه رسیده و امروز تصویری که در آینه میبینم، بارها عمیقتر از چیزی است که سالهای گذشته میدیدم. گویی آن که در آینه ایستاده حرفهای بیشتری برای گفتن دارد و من نمیتوانم تمام چیزی که در افکارش میگذرد را بخوانم.

زندگی همین است… میگذرد و نمیتوان جلوی جاری شدن آن را گرفت. امروز تولد چهل سالگیام را در حالی جشن میگیرم که تمام عزیزانم کنارم هستند و آرزو میکنم سالهای بعد نیز در همین جمع حضور داشته باشم.
با رسیدن به سن چهل سالگی، خود را چهل برابر بیشتر عاشق عزیزانم میبینم. تولد چهل سالگیام است، اما در قلبم هزاران چهل، چهلچراغ نورانی به عشق عزیزانم روشن کردهام.
متن عمیق درباره چهل سالگی
تولد چهل سالگی من نیز از راه رسید. این روز را به خودم و به تمام کسانی که دوستم دارند تبریک میگویم. اگر چه فوت کردن چهل شمع کمی برایم سخت است، اما دوست دارم هر یک از این شمعها را به افتخار شما عزیزان، خاموش کنم. شمعهای زندگیتان همیشه روشن باشد.
عجیب است که میگویند چیزی به نام بحران چهل سالگی وجود دارد؛ من امروز به چهل سالگی رسیده و خوشحالتر از همیشه هستم. تولد چهل سالگیام را جشن میگیرم و هنوز عطر زندگی سراسر وجودم را مالامال ساخته است.
دوست دارم صدها غزل در روز تولدم بسراییم و هر یک نمادی باشند از احساسات زیبایی که در سالهای قبل تجربه کردهام. امروز که به چهل سالگی رسیدم، غزلهای زیادی در قلبم جای داشته و تصاویر جذابی در راهروهای ذهنم جابهجا میشوند.
تولدم مبارک. خودم اولین کسی هستم که یاد سالروز چهل سالگیام بوده و پیش از همه این روز را به خودم تبریک میگویم. به جز این هدیهای نیز برای خودم گرفته و درست رأس ساعت ۹، یعنی لحظهای که به دنیا آمدم، بازش خواهم کرد.
چهل سالگی حس عجیبی با خود به همراه دارد و حال که به این دوران رسیدهام، خیلی چیزها رنگ و بوی دیگری دارند و دنیا به کلی طور دیگری به چشمم میآید. به هر ترتیب، چهل سالگیام مبارک باشد.
در حالی تولد چهل سالگیام را جشن می گیرم که بسیاری از عزیزانم در کنارم نیستند و یاد و خاطرهشان در قلبم جان میگیرد. زندگی کوتاه و گذراست. این را اکنون بهتر میدانم. خوب است که قدر لحظههای آن را بدانیم.
دختر نازنینم، روزها از پی هم گذشت و تو در مقابل دیدگان من رشد کرده و اکنون به چهل سالگی رسیدهای. تولد چهل سالگی تو، تولد چهل سال جداییات از دامان من است. به وجودت افتخار میکنم و همیشه عاشقت هستم…
پسر عزیزم، تولد چهل سالگیات مبارک. از این که چهل سال شاهد موفقیتها و کامیابیهایت هستم، قلبم مالامال غرور است و به داشتن فرزند برومندی چون تو، میبالم. رویاهایت همیشه سبز و آسمان زندگیات همیشه پربرکت باد.
نوبت تو هم شد که به چهل سالگی قدم بگذاری. احساس عجیبی به همراه دارد، کمی صبر کن از صبح فردا دنیا را به شکلی دیگر خواهی دید و پختگی تازهای با تو همراه میشود.
مامان خوب و قشنگم، چهل سالگیات مبارک باشد. از این که تا این سال، عمر باارزشت را صرف بزرگ کردن ما کردهای، ممنون هستیم. آرزو میکنیم در سالهای آینده نیز سایهات همیشه بر سر ما بوده و همیشه دستهای زیبا و مهربان تو، نوازشگر ما باشد.
دوست خوبم چهل سالگیات را مبارک و شادباش میگویم. تو لایق بهترینها هستی و امیدوارم هر آن چه از خداوند میخواهی در این روز به عنوان هدیه به تو ارزانی دارد.
قلب آسمان چهل سال پیش در چنین روزی تپید و خداوند تو را به ما هدیه داد. از این که در سالهای گذشته شانس زندگی کردن کنارت را داشتهام، بسیار خوشحالم و امیدوارم در سالهای آتی نیز چنین خوشبختی نصیبم باشد. تولدت مبارک خوبترین …
اینجا ایستگاه چهل سالگی من است
جایی که در ابتدای آن ایستاده ام
اینجا جاییست که شادمانه این ورود را جشن می گیرم
اینجا و اکنون زندگی من
جاییست که صبورتر ،آرام تر ،عمیق تر و …
عاشق ترم
و چه شکوهیست این در من !
مبارکم باشد این ورود
و اینک…
منم…
زنی که تنها نیست…
در آستانه ی فصلی سرد…
که آغاز چهل سالگی اش را نوید می دهد…
چهل سالگی پایان نیست،
شاید اینجا زندگی واقعی شروع بشه،
وقتی آدم یاد میگیره که چطور از هر لحظه لذت ببره.
چهلسالگی آغاز خزان زندگی نیست، پنجاه، شصت و هفتادسالگی هم نیست.
تو زمانی به خزان میرسی که
تسلیم مرگ تدریجی و روزمرگی شده باشی،
تسلیم ناامیدی، و فراموش کنی باید به زندگی با اعجاز و شگفتی نگاه کنی.

جمله درباره چهل ساله شدن
به نظرِ من،
بحران، برایِ چهل سالگی نیست…!
.
هرکدوم از ماها،
یه روزایی تلخیم،
یه روزایی گُنگیم،
و یه روزایی ضعیف میشیم…
.
نه به سن مربوطه، و نه به روزگار…
.
ما آدما، زندگیمون،
پُر شده از، بحرانِ چهل سالگی،
اونم تو هر سن و سالی از عمرمون…
تو هر نقطه ی عطف و خشمی!
.
این ما هستیم،
که بعضی وقتا، خودمونو،
درونمون گُم میکنیم،
و زمان میبره، برایِ پیدا کردنِ این گُمشده…
.
زندگیتون، دور باشه از بحران…
چهل سالگی همان جادهای است که از آن عبور کردی،
اما یادگاریها به جای اینکه در دل خاک بمانند،
در ذهن و روحت ثبت میشوند.
متن در مورد ورود به چهل سالگی
نیمه دوم زندگی که نیمه واقعی نیست
شاید یک سوم باشد . یا یک چهارم
پس از چهل سالگی لذت ببر
بلندتر بخند . بیشتر بازی کن
سفر کن . بنویس . شعر بگو . عشق شو.
و چهل بار در روز خودت را در آیینه ببین
در آغاز چهل سالگی
احساساتم را از لابلای امواج سهمگین زندگی بیرون می کشم تا نپوسند!
وقتی به چهل میرسی،
دیگه دنبال دلخوشیهای کوچک نمیگردی؛
میفهمی که آرامش، بزرگترین دستاوردته
در چهل سالگی،
دیگر آنقدر خودخواه نیستیم که فقط به خودمان فکر کنیم،
بلکه به دنبال کمک به دیگران و ساختن دنیایی بهتر برای همه هستیم.
دیگر آنقدر مغرور نیستیم که فکر کنیم همه چیز را میدانیم،
بلکه به دنبال یادگیری و رشد بیشتر هستیم.