معنی ضرب المثل خیاط هم در کوزه افتاد (داستان و ریشه)

معنی ضرب المثل خیاط هم در کوزه افتاد را در روزانه قرار داده‌ایم. بسیاری از ضرب‌المثل‌ها حاوی پیام‌های اخلاقی هستند که می‌توانند به آموزش ارزش‌های اجتماعی، اخلاقی و انسانی کمک کنند.

معنی ضرب المثل خیاط هم در کوزه افتاد (داستان و ریشه)

خیاط هم در کوزه افتاد

افرادی وجود دارند که دائما مشکلات و مسائل و یا هر موردی از زندگی دیگران را زیر نظر داشته و در باره آنها صحبت کرده و در بین دیگران جار زده و مطرح می‌کنند، که هم جلب توجه کرده و هم گاهی باعث شرمساری دیگران شوند. زمانی که خود این افراد به مشکلات و مسائل و موارد مشابه گرفتار شوند، از این عبارت در مورد خود آنها استفاده می‌شود. مثلا کسی که در مورد شکست تحصیلی یا شغلی دیگران یا هر مورد دیگری دائما صحبت کرده و حتی به آنها سرکوفت می‌زند و این شکست‌ها را همه جا مطرح می‌کند، وقتی خودش شکست مشابهی بخورد دیگران در مورد وی می‌گویند: “خیاط افتاد تو کوزه”.

این عبارت در موارد جدی به شکل انتقام‌جویانه و تلافی‌جویانه استفاده می‌شود و در مواردی که خیلی مهم نیستند نیز به صورت مزاح و شوخی به کار می‌رود.

در مورد داستان این ضرب‌المثل چنین می‌گویند:

در روزگاران قدیم در روستایی خیاطی بود که مغازه‌اش بر سر راه گورستان بود و هر بار کسی درمی‌گذشت بازماندگان باید برای خاک کردن متوفی از جلوی مغازه خیاط می‌گذشتند و او متوجه می‌شد یک نفر دیگر فوت کرده است.

یک روز خیاط به این فكر افتاد كه تعداد مردگان را بشمارد و برای این کار کوزه‌ای به دیوار آویزان كرد و هر بار جنازه‌ای را به گورستان می‌بردند، خیاط یک دانه سنگ‌ریزه داخل کوزه می‌انداخت.

هر چند وقت یک‌بار سنگ‌ریزه‌ها را می‌شمرد و به دیگران تعداد مردگان را اطلاع می‌داد به طوری که به این کار معروف شد و هر از چندگاهی شخصی از او می‌پرسید: امروز چه خبر بود؟ خیاط پاسخ می‌داد که آن روز چند نفر در کوزه افتاده‌اند.

تا اینکه بالاخره خیاط هم درگذشت و مغازه‌اش بسته شد. کسانی که از آن‌جا رد می‌شدند و مغازه خیاط را بسته می‌دیدند از همسایگانش جویای وی و علت بسته بودن مغازه می‌شدند و همسایگان در پاسخ به وی می‌گفتند: خیاط هم افتاد توی کوزه.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *