متن عاشقانه کنار دریا را در روزانه قرار داده ایم. این متون بسیار عاشقانه و زیبا را می‌توانید در کپشن، استوری و غیره استفاده کنید. پس اگر به دنبال چنین متون عاشقانه زیبایی هستید، در ادامه با ما همراه شوید.
متن و جملات عاشقانه کنار دریا
دوست داشتنت
اندازه ندارد
پایان ندارد
گویی بایستی بر ساحل اقیانوس
موج های کوچک و بزرگ مکرر را
بی انتها، بشماری
دلتنگی یعنی
رو به روی دریا باشی و
خاطره ی یک خیابان
خفه ات کند
دل به دریا می زنم من
دل به دریا می زنی؟
تا توکل بر هر آنچه پیش آید کنیم
تو دریای آرام من هستی
تو بهترین احساس را در من به وجود می آوری
تو رویای من هستی، قلبی که الهام بخش من است
تو شعله ایمان به عشق را در من روشن می کنی
هر زمان که نفس می کشم، زندگی زیبایی دوباره پیدا می کند
تو چشم هایی هستی که باعث می شوی من ببینم
تو هدف منی، ملکه راز های منی
تو یکی هستی، یک روز ممکنه مرا به زانو درآوری
تو همه چیز من در این دنیایی
چیزی که می خوام بهت بگم اینه
که من عاشق وقار تو هستم، تو روح منی
دوستت دارم همسر عزیزم
مد چشمت بی شتابم می کند
موج این دریا حبابم می کند
باز لبخند تو می گوید بیا
باز می آیم، جوابم می کند
مانده ام سر گشته در یک انتظار
تا غمت کی انتخابم می کند
حالا دیگر دریا می داند چقدر دوستت دارم
بس که نامت را در گوش صدف هایش خوانده ام
نم باران، لب دریا
غم تو، تنگ غروب
دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی
وقتی کنار دریا می‌نشینم و موج‌ها به ساحل می‌رسند، فقط به تو فکر می‌کنم. انگار هر موج نام تو را زمزمه می‌کند و قلبم با هر ضربه‌اش عاشق‌تر می‌شود.
غروب خورشید کنار دریا زیباست، اما هیچ‌چیز به اندازه‌ی نگاه تو که در نور طلایی غروب می‌درخشد، قلبم را گرم نمی‌کند.
دریا رازهای زیادی در سینه دارد، اما بزرگ‌ترین رازش عشقی است که من در کنارت، با هر قدم روی شن‌های ساحل، حس می‌کنم.
بیا کنار دریا قدم بزنیم، جایی که موج‌ها انگار برای ما آواز می‌خوانند و آغوش تو از هر موجی آرام‌تر و عمیق‌تر است.
شب‌ها وقتی ستاره‌ها روی دریا می‌رقصند، فقط آرزو می‌کنم که دست تو در دستم باشد و این لحظه تا ابد ادامه پیدا کند.
می دونی دریا چرا دریا شد؟
به خاطر موجاش
اگه موج نداش هیچ و قت دریا نمی شد
من یه دریام و تو موج های منی
دریای شورانگیز چشمانت چه زیباست
آنجا که باید دل به دریا زد همین جاست
عکس نوشته عاشقانه کنار دریا
تو مثل چشم دریا عاشقی و پاک و بارانی
و من یک تکه از دریا ولی نمناک و طوفانی
مرا بپوش
از چشم هاے بے پروا
مرا غرق کن
ـבر تلاطم آغوشت
آن چنان کـہ از تو
بـہ هیچ ساحلے نرسم
چه زیبا می شود با دل، قرارم
لبِ دریا و چای دبش و یارم
چه احساسِ خوشی دارم کنون من
تمامم را به یارم می سِپارم
زهرا حکیمی بافقی
این ساحل خسته را تو پیدا کردی
این موج نشسته را تو برپا کردی
من خامش و خسته خفته بودم ای عشق
مرداب دل مرا تو دریا کردی
دریا از من گله مند است
زیرا که همیشه وسعت دل تو را به رخ او می کشم
مرا دوست بدار
مرا آرام دوست بدار
مرا بسان نوازش باد بر گندم زار
بسان کشیدگی موج بر امتداد ساحل
و سادگی بی حصر آسمانی آبی دوست بدار
وقتی روی شن‌های نرم ساحل قدم می‌زنم و صدای موج‌های دریا به گوشم می‌رسد، انگار تمام دنیا برای لحظه‌ای سکوت می‌کند تا فقط به تو فکر کنم. نسیم خنکی که از دریا می‌وزد، عطر حضور تو را برایم زنده می‌کند و هر موجی که به ساحل می‌رسد، مثل نامه‌ای عاشقانه است که از تو به قلبم فرستاده شده. در این گوشه از دنیا، جایی که آسمان و دریا به هم می‌رسند، فقط یک چیز می‌خواهم: که دستانت را بگیرم و تا ابد در این ساحل، زیر نور مهتاب، با تو قدم بزنم.
غروب دریا همیشه جادویی است، اما وقتی تو کنارم باشی، انگار زمان متوقف می‌شود. خورشید که آرام‌آرام در آغوش دریا فرو می‌رود، رنگ‌های نارنجی و صورتی آسمان انگار قصه‌ی عشق ما را نقاشی می‌کنند. هر موجی که به ساحل می‌رسد، انگار می‌خواهد به من بگوید که عشق تو مثل این دریا بی‌انتهاست، عمیق و بی‌کران. در آن لحظه که دستت را می‌گیرم و به چشمانت نگاه می‌کنم، دیگر هیچ غمی در قلبم جایی ندارد، فقط تو هستی و این دریای بی‌انتها که شاهد عشق ماست.
کنار دریا که می‌ایستم، انگار موج‌ها با ریتم قلبم هماهنگ می‌شوند. هر موج که به ساحل می‌رسد، انگار بخشی از داستان عشقمان را با خود می‌آورد. یادت می‌آید آن روز که زیر آسمان پرستاره کنار دریا نشستیم؟ تو درباره‌ی آرزوهایت حرف زدی و من فقط به این فکر می‌کردم که چطور تمام آرزوهایم در وجود تو خلاصه شده‌اند. دریا می‌داند که قلب من فقط برای تو می‌تپد، و هر بار که موج‌ها به ساحل می‌رسند، انگار قسم می‌خورند که این عشق تا ابد در قلبم زنده خواهد ماند.
دلنوشته عاشقانه لب دریا
ساحل جایی است که انگار خدا آن را برای عاشق‌ها ساخته. وقتی با تو روی شن‌ها راه می‌روم و صدای موج‌ها موسیقی عاشقانه‌ای برایمان می‌نوازد، احساس می‌کنم که تمام دنیا در همین لحظه خلاصه شده. نسیم دریا موهایت را نوازش می‌کند و من در چشمانت غرق می‌شوم، انگار که دریا فقط یک بهانه است تا من عمیق‌تر در عشق تو غوطه‌ور شوم. تو همان موجی هستی که آرامش را به ساحل قلبم آورده‌ای، و من تا ابد می‌خواهم در این ساحل عاشقی با تو بمانم.
دریا همیشه برایم نماد عشق بوده، عمیق، پر رمز و راز و بی‌انتها. وقتی کنار تو روی ساحل می‌نشینم و به افق نگاه می‌کنم، انگار تمام قصه‌های عاشقانه دنیا در قلبم زنده می‌شوند. تو مثل موجی هستی که آرام و باوقار به ساحلم رسیدی و همه‌چیز را تغییر دادی. حالا هر بار که صدای دریا را می‌شنوم، به یاد لبخند تو می‌افتم، به یاد دست‌هایی که گرمایشان از هر آفتاب ساحلی گرم‌تر است. بیا قول بدهیم که همیشه کنار این دریا، زیر این آسمان، عشقمان را جشن بگیریم و هیچ‌وقت اجازه ندهیم موج‌های زندگی ما را از هم جدا کنند.
وقتی روی شن‌های گرم ساحل دراز می‌کشم و به صدای موج‌های دریا گوش می‌دهم، انگار تمام جهان برای لحظه‌ای متوقف می‌شود تا من فقط به تو فکر کنم. دریا با هر موجی که به ساحل می‌رساند، انگار بخشی از عشق تو را به من هدیه می‌دهد. نسیمی که از روی آب می‌وزد، بوی عطر تو را با خود می‌آورد و قلبم را پر از آرامش می‌کند. تو مثل افق دوردست دریایی، آن‌قدر زیبا و دست‌نیافتنی که هر لحظه دلم می‌خواهد به سمتت پرواز کنم. در این ساحل، جایی که آسمان و آب در هم می‌آمیزند، فقط یک آرزو دارم: که تا ابد کنار تو باشم، دست در دست، و با هر موج، قصه‌ی عشقمان را به دریا بگوییم تا برای همیشه در قلبش نگه دارد.
دریا همیشه برایم نماد بی‌نهایت بوده، اما از وقتی تو وارد زندگی‌ام شدی، فهمیدم که عشق تو از هر دریایی وسیع‌تر است. وقتی کنار ساحل می‌ایستم و به موج‌هایی که بی‌وقفه می‌آیند نگاه می‌کنم، انگار هر کدامشان بخشی از داستان عشقمان را روایت می‌کنند. یادت می‌آید آن روز که با هم روی شن‌ها نشستیم و درباره‌ی آینده حرف زدیم؟ تو خندیدی و گفتی که آینده‌مان مثل این دریا خواهد بود، پر از موج‌های شادی و آرامش. حالا هر بار که به دریا نگاه می‌کنم، به تو فکر می‌کنم، به لبخندت، به گرمای دستانت، و به اینکه چطور تو تمام دنیایم شدی. بیا کنار این ساحل، زیر آسمان بی‌کران، قول بدهیم که عشقمان مثل دریا همیشه جاری و جاودانه بماند.
غروب کنار دریا، وقتی آسمان به رنگ آتش درمی‌آید و دریا آن را در آغوش می‌کشد، انگار طبیعت برای ما نمایشی از عشقمان به راه انداخته. تو کنارم نشسته‌ای، و من فقط به این فکر می‌کنم که چطور یک نفر می‌تواند این‌قدر کامل باشد. هر موجی که به ساحل می‌رسد، انگار می‌خواهد به من بگوید که عشق تو مثل این دریا بی‌انتهاست، عمیق و پر از شگفتی. وقتی دستت را می‌گیرم و به چشمانت نگاه می‌کنم، احساس می‌کنم که تمام دنیا در همین لحظه متوقف شده و فقط ما دو نفر هستیم، در این ساحل، زیر این آسمان، با این دریا که شاهد عشق ماست. قول می‌دهم تا وقتی موج‌ها به ساحل می‌رسند، قلبم فقط برای تو بتپد و عشقمان را در هر غروب جشن بگیرم.
دریا همیشه برایم رازآلود بوده، اما از وقتی تو را شناختم، انگار تمام رازهایش را فهمیدم. هر موجی که به ساحل می‌رسد، انگار پیامی از توست که می‌خواهد به من یادآوری کند چقدر عمیق در قلبم ریشه کرده‌ای. وقتی کنار تو روی ساحل قدم می‌زنم، صدای موج‌ها مثل موسیقی عاشقانه‌ای است که فقط برای ما نواخته می‌شود. نسیم دریا موهایت را نوازش می‌کند و من در چشمانت غرق می‌شوم، انگار که تمام دنیا در همین لحظه خلاصه شده. تو مثل موجی هستی که آرام به ساحل قلبم رسیدی و حالا نمی‌توانم تصور کنم که بدون تو این ساحل چه ساکتی غم‌انگیزی داشت. بیا تا ابد کنار این دریا بمانیم و با هر موج، عشقمان را به جهان فریاد بزنیم.