متن روانشناسی درباره تنهایی [جملات سنگین تنهایی از بزرگان علم روانشناسی]

تنهایی مجهول پیچیده‌ای است. بسیاری از روان‌شناسان و محققین سعی کرده‌اند درباره تنهایی تحقیق کرده و بیشتر بدانند. ما نیز متن روانشناسی درباره تنهایی را که بزرگان علم روان‌شناسی آن‌ها را نوشته‌اند را برای شما دوستان قرار داده‌ایم.

متن روانشناسی درباره تنهایی [جملات سنگین تنهایی از بزرگان علم روانشناسی]

جملات عمیق روان‌شناسی درباره تنهایی و تنها بودن

نمی‌خواهم طوری باشم که شما می‌خواهید. شجاعت این را هم ندارم آن‌طور باشم که خودم می‌خواهم. هنوز میان شما احساس تنهایی و طردشدگی دارم. اما آیا تنهایی من به این علت نیست که مدام سعی می‌کنم شما را راضی نگه دارم؟

آلیس میلر، از کتاب بدن هرگز دروغ نمی‌گوید، ترجمه امید سهرابی‌نیک

جملات عمیق روان‌شناسی درباره تنهایی و تنها بودن

همیشه فاصله عمیقی میان درک و احساسِ خودمان از خودمان و درک و احساس دیگران از ما وجود دارد و ما همیشه بر این تفاوت آگاه هستیم. ما در فکر خودمان، خودمان را به گونه‌ای درک و احساس می‌کنیم که هیچ شخص دیگری نمی‌تواند آن درک و احساس را نسبت به ما داشته باشد.

احساس تنهایی هم از همین قسم است، احساسی که اکثر آدم‌ها در اکثر اوقات به نوعی آن را رفع و رجوع می‌کنند، اما در ضمن احساسی است که می‌تواند بر دوش ما سنگینی کند. از این منظر احساس تنهایی چیزی نیست که اصولا در غیاب افراد دیگر رخ دهد، بلکه در حضور دیگرانی رخ می‌دهد که آدم احساس می‌کند با آنها بسیار فاصله دارد.

تنهایی مقطعی، که در طول زندگی ممکن است چندین بار تجربه‌اش کنیم و از آن خلاص شویم -دانشگاه رفتن در شهری دیگر، تغییر شغل، طلاق گرفتن- می‌تواند زمینه را برای رشد شخصی فراهم کند و راهی باشد برای اینکه ببینیم از ارتباطمان با دیگران چه می‌خواهیم؛ و البته چه نمی‌خواهیم، چرا که احساس تنهایی در میان جمع یا با فردی بی‌تفاوت و بی‌عاطفه چنان خلایی در وجود انسان ایجاد می‌کند که هیچ‌کس تمایل ندارد تجربه‌اش کند. تنهایی می‌تواند انتخابی شخصی باشد، همدم زندگی‌مان باشد نه سایه‌ای سنگین بر آن.

فی آلبرتی، از کتاب سرگذشت تنهایی، ترجمه اکرم رضایی بایندر

نیل به خویشتن خود، به تنهایی «راه‌حل» مشکل نیست، بلکه فقط راه تازه‌ای است که در آن ژرفا، اوج، وسعت و میدان دید بیشتری برای تجربه احساسات فرد به وجود می‌آید. فرد بیش از پیش به احساسی از بی‌همتایی دست می‌یابد، و در نتیجه بیشتر از گذشته احساس تنهایی می‌کند. اما در این حال او چنان به واقعیت وجود خویشتن دست یافته است که روابطش با دیگران کیفیت ساختگی خود را از دست می‌دهد؛ عمیق‌تر و قانع‌تر می‌شود و در هرگونه ارتباطی که با فرد دیگری برقرار می‌کند، به جوهر واقعی ارتباط دست می‌یابد.

کارل راجرز، از کتاب هنر انسان شدن، ترجمه مهین میلانی

مشكل در رابطه، مشكل در آميختگى تنهايى‌ست. فرد باید بیاموزد با دیگری رابطه برقرار کند بی‌آنکه با بدل شدن به بخشی از او، به آرزوی فرار از تنهایی پروبال بدهد. از سوی دیگر، باید بیاموزد با دیگری ارتباط برقرار کند بی‌آنکه او را تا سطح ابزاری برای دفاع در برابر تنهایی پایین بیاورد.

اروین یالوم، از کتاب روان‌درمانی اگزیستانسیال، ترجمه سپیده حبیب

جملات عمیق روان‌شناسی درباره تنهایی و تنها بودن

تنهایی به معنای آگاهی‌ای عمیق از مرزهای خویشتن آدمی است که در شرایط مناسب می‌تواند حیات‌بخش هم باشد. تنهایی برای بعضی آدم‌ها به چاله آبی می‌ماند که یکباره پایشان می‌رود توی آن و زود از آن بیرون می‌آیند، اما برای برخی دیگر اقیانوسی بی‌انتهاست.

فی آلبرتی، از کتاب سرگذشت تنهایی، ترجمه اکرم رضایی بایندر

هدر رفتن حتی در یک زندگی موفق، و حس تنهایی و تک‌افتادگی حتی در یک زندگی سرشار از صمیمیت نیز عمیقا حس می‌شوند، و این حس، حس اصلی تراژدی است.

ویلیام امپسون به نقل از کتاب حسرت در ستایش زندگی نازیسته

Robert Storm Petersen, Interior with seated figure, 1916

تنهایی همیشه هم بد نیست؛ می‌تواند سودمند باشد و مولد خلاقیت. تنهایی را می‌توان نوعی موهبت دانست، لحظه‌ای که فرد خود طالب آن است، به دستش می‌آورد و از آن محافظت می‌کند تا بتواند طی آن به تامل و تفکر بپردازد. تنهایی می‌تواند راهی برای شناخت خود و دیگران باشد. در حقیقت، نوشته‌های زیادی وجود دارند که هم انزوای خودخواسته و هم تنهایی را، به‌ویژه در ارتباط با خلاقیت و هنر، نعمتی بزرگ توصیف می‌کنند. تنهایی برای نویسنده و هنرمند ممکن است نیرویی شفابخش باشد و حتی خلاقیت او را شکوفا کند. اصل تعیین‌کننده این است که تنهایی تحمیلی است یا خودخواسته، چه مدت طول می‌کشد و تمایلی برای تجربه آن وجود دارد یا نه. از ویژگی‌های مهم انزوا و حتی تنهایی به‌عنوان وسیله‌ای برای پرورش خلاقیت، موقتی بودن آن است.

فِی باوند آلبرتی، از کتاب سرگذشت تنهایی تاریخچه یک احساس، ترجمه اکرم رضایی بایندر

Edward Hopper, Compartment C Car, 1938

تنهایی بخشی از هستی است، باید با آن رودررو شویم و راهی برای هضم آن بیابیم. ارتباط با دیگران مهم‌ترین منبع در دسترس ما برای کاستن از وحشت تنهایی است. هر یک از ما کشتی‌هایی تنها در دریایی تیره و تاریم. نور کشتی‌های دیگر را می‌بینیم، کشتی‌هایی که به آنها دسترسی نداریم ولی حضورشان و شرایط مشابهی که با ما دارند، آرامش زیادی به ما می‌بخشد.

ما از تنهایی و درماندگی محضمان آگاهیم. ولی اگر بتوانیم سلول‌های بی‌روزنمان را بشکافیم، متوجه می‌شویم دیگرانی هم هستند که با وحشتی مشابه دست به گریبانند. احساس تنهایی، راهی برای همدردی با دیگران به رویمان می‌گشاید و به این ترتیب، دیگر چندان وحشت‌زده نخواهیم بود. پیوندی نادیدنی، افرادی را که تجربه‌ای مشترک دارند، به هم می‌پیوندد.

اروین یالوم

از کتاب روان‌درمانی اگزیستانسیال

ترجمه سپیده حبیب

جملات عمیق روان‌شناسی درباره تنهایی و تنها بودن

ترسِ بی‌نصیب ماندن یا جا ماندن از بقیه، نگرانی از اینکه ممکن است اتفاقی مهیج یا جالب در جایی دیگر در حال وقوع باشد، احساسی که اغلب از طریق مشاهده مطالب ارسال‌شده در رسانه‌های اجتماعی به وجود می‌آید.

برخی از افراد وقتی به هر دلیلی نتوانند با دیگران ارتباط برقرار کنند دچار اضطراب و افسردگی شدید و افکار وسواس‌گونه می‌شوند… ارتباط آشکاری با تنهایی و آن دسته از احساساتی دارد که ناشی از نبود حس تعلق، هویت اجتماعی و تایید دیگران است.

با در نظر گرفتن این نکته که در رسانه‌های اجتماعی افراد معمولا بهترین چهره از خودشان را به نمایش می‌گذارند، یکی از مشکلاتی که حضور مداوم در این رسانه‌ها به وجود می‌آورد این است که گاه زندگی دیگران بهتر و زیباتر از زندگی ما به نظر می‌رسد.

فی آلبرتی

از کتاب سرگذشت تنهایی

ترجمه اکرم رضایی

دلهره یکی دیگر از ویژگی‌های انسان امروزی است. آسیب اضطراب خیلی بیشتر از آسیب احساس تنهایی و تهی بودن است. احساس تنهایی و تهی بودن به خودی خود چندان ناراحت‌کننده‌ نیست. آسیب و زیان آن در این است که شخص را به درد و ناآرامی اضطراب مبتلا می‌کند.

رولو می

از کتاب انسان در جستجوی خویشتن

ترجمه مهدی ثریا

هریک از ما کمتر احساس بیهودگی، درماندگی و تنهایی می‌کنیم حتی اگر از قضای روزگار، بر این واقعیت واقف شویم که از اساس در مواجهه با بی‌تفاوتی کائنات، تنها و درمانده‌ایم.

اروین یالوم

از کتاب روان‌درمانی اگزیستانسیال

ترجمه سپیده حبیب

جملات عمیق روان‌شناسی درباره تنهایی و تنها بودن

هیچ رابطه‌ای قادر به از میان بردن تنهایی نیست. هر یک از ما در هستی تنهاییم. ولی می‌توانیم در تنهایی یکدیگر شریک شویم همان طور که عشق درد تنهایی را جبران می‌کند.

بوبر می‌گوید: «یک رابطه‌ خوب و صمیمی، بر دیواره‌های سر به فلک کشیده‌ تنهایی آدمی رخنه می‌کند، بر قانون بی‌چون و چرای آن فائق می‌شود و بر فراز مغاک وحشت‌انگیز عالَم، از وجود خود به وجود دیگری پل می‌زند.»

من معتقدم اگر بتوانیم موقعیت‌های تنها و منفرد خویش را در هستی بشناسیم و سرسختانه با آنها رویاروی شویم، قادر خواهیم بود رابطه‌ای مبتنی بر عشق و دوستی با دیگران برقرار کنیم. در صورتی که اگر در برابر مغاک تنهایی، وحشت بر ما غلبه کند، نمی‌توانیم دستمان را به سوی دیگران بگشاییم، بلکه باید دست و پا بزنیم تا در دریای هستی غرق نشویم.

اروین یالوم

از کتاب روان‌درمانی اگزیستانسیال

ترجمه سپیده حبیب

دشمنان همرنگی با جماعت، همانا آزادی و خودآگاهی‌اند. راه‌حل همرنگی-آمیختگی برای تنهایی با این پرسش‌ها تضعیف می‌شود: من چه می‌خواهم؟ من چه احساسی دارم؟ هدفم در زندگی چیست؟ در درون خود چه دارم که به بیان و عمل درآورمَش؟

اروین یالوم

از کتاب روان‌درمانی اگزیستانسیال

ترجمه‌ سپیده حبیب

هر آدمی از کودکی باید یاد بگیرد که چطور وقتش را به تنهایی بگذراند. این به این معنی نیست که باید تنها باشد، بلکه نباید از تنهایی حوصله‌اش سر برود. چون افرادی که حوصله‌شان از تنهایی سر می‌رود، از لحاظ عزت‌نفس در خطر قرار دارند.

آندری تارکوفسکی

آدمی می‌تواند آزاد باشد و به تنهایی دچار نشود، از نقد و سنجش بازننشیند و به دامان شک هم نیفتد، استقلال خویش را نگاه دارد و ضمنا جز تجزیه‌ناپذیر بشریت هم باقی بماند. انسان می‌تواند بدین‌گونه آزادی برسد، به شرط آنکه نفس خویش را از قوه به فعل آورد و جهد کند تا خودش باشد.

اریک فروم

از کتاب گریز از آزادی

ترجمه عزت‌اله فولادوند

به کسی که به ویژه در سنین جوانی طاقت تحمل وجود خسته‌کننده‌ دیگران را ندارد و به حق از معاشرت با آنان ناخرسند می‌گردد و به انزوا رانده می‌شود، توصیه می‌کنم که عادت کند، قدری از تنهاییِ خویش را به همراه خود به جمع ببرد،

یعنی بیاموزد که حتی در جمع نیز تا اندازه‌ای تنهایی خود را حفظ کند، هرچه می‌اندیشد فورا ابراز نکند و همچنین آنچه را که می‌گویند زیاده به جد نگیرد و از دیگران نه از حیث اخلاقی، نه عقلی انتظار بسیار نداشته باشد و بنابراین بی‌اعتنایی را در برابر نظرات آنان در خود استوار کند که این مطمئن‌ترین روش برای اعمال شکیبایی در خور تحسین است.

اگر چنین کند، در میان جمع است، اما با دیگران نیست و رابطه‌اش با دیگران واجد ماهیتی صرفا عینی است. این روش او را از تماس نزدیک با جمع و در نتیجه از آلودگی و رنجش مصون می‌دارد.

‌آرتور شوپنهاور

از کتاب در باب حکمت زندگی

ترجمه محمد مبشری

جملات عمیق روان‌شناسی درباره تنهایی و تنها بودن

ما در جامعه‌ای برونگرا زندگی می‌کنیم که به تنهایی و سکوت ارزش زیادی نمی‌دهد. ما دائما در حال پر کردن درون خود با مکالمات فیلم‌ها و برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی هستیم.

ما در حالی که تشنگی فرهنگی و سیاسی داریم و دائما در حال جذب اطلاعات و به دنبال تفریح هستیم، همواره نگرانیم چیزی مهم را از دست بدهیم. ما خود را با آنچه در دسترس‌مان است خفه می‌کنیم تا مبادا با خودمان تنها باشیم.

گای کارنو

از کتاب پدران غایب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *