در این بخش چندین متن ادبی کوتاه پاییز را برای شما دوستان قرار داده ایم. به دلیل لطافت رنگها و گوناگونی آنها، و نیز اهمیت فصل پاییز به عنوان مرحلهٔ گذار از تابستان گرم به زمستان سرد، پاییز همواره الهامبخش هنرمندان، شاعران، و ادیبان بودهاست پاییز فصلی است که در آن برگهای درختان به زردی میگرایند.
شعر و جملات ادبی درباره پاییز
فهرست مطالب
باران چه دلبری میکند
برای بهار
پاییز کم بود
بهار هم عاشق شد.
پاییز را دیدی؟
آنان که رنگ عوض کردند، افتادند…
پاییز ایستاده،
به اقامه عشق،
صفوف را مرتب کنید!
پاییز
آرام آرام قدم بردار
که تو فصلِ عاشقانههایی
و من تنها…
چند پاییز را می توان
با موسیقی و باران و خاطره سر کرد و دیوانه نشد …
پاییز همون فصلیه که بهت یاد میده باید عاشق ریشه باشی نه شکوفه …
آدم یا باید عاشق باشد یا یک رفیقِ ناب داشته باشد، پاییز و حال و هوای جانانه اش به کنار اما صدای خش خشِ برگ ها، زیر پای دونفر که باشد معجزه میکند …!
«تـو» از فصل پاییز زیباتری
من از فصل پاییز تنهاترم …
عاشق شکوفههایم شدی نه ریشهها،
وقتی که پاییز رسید
نمیدانستی چه کنى…
صبح است و هوا و نفس دلکش پاییز
من هستم و یک سینه از مهر تو لبریز
چه سخاوتمند است پاییز، که شکوه بلندترین شبش را عاشقانه پیشکش تولد زمستان کرد…
من خزان را کشته ام در صبح پاییز ازل!
ماه را آورده ام تا پای یلدا بشکنم…
پاییز فصلیه،
که یادمون میده
تغییر میتونه چقدر زیبا باشه …
رسیدیم به دل پاییز ؛ چه زود میگذره نه؟ 🙂
سهراب سپهری پاییز رو اینطوری خطاب میکنه: ای عجیب قشنگ
با نگاهی پر از لفظ مرطوب . .
متن کوتاه و ادبی پاییزی
زندگی زیباتر میشود
به شرطی که به اندازه تمام
برگ های پاییز برای یکدیگر آرزوی
خوب داشته باشیم…
پاییز مرا عاشق میکند،
و باران عاشقتر
حالا تو بگو این باران پاییزی،
با دلِ من چه میکند؟ …
دوستت دارم مثل آهنگی که جفتمون حفظیم، هوای بارونی، ماه تو آسمون سیاه شب، قدم زدن تو پاییز خورشید تو هوای برفی چای بعد از خواب، سیگار بعد از چای، اولین آغوش اولین بوسه، گریه از شادی، من تو رو همین قدر شیرین دوست دارم.
آنقدر دوستت دارم که..
خودم هم نمیدانم چقدر دوستت دارم!
هر بار که میپرسی، چقدر؟
با خودم فکر میکنم؛
دریا چطور حساب موجهایش را نگه دارد؟!
پاییز از کجا بداند هر بار چند برگ از دست میدهد؟!
ابرها چه میدانند چند قطره باریدهاند؟!
خورشید مگر یادش مانده چند بار طلوع کرده است؟!
و من، چطور بگویم که، چقدر دوستت دارم؟!
حس و حالم یجوریه!!!!
که انگار قراره از هفته بعد
برم مدرسه…!!
همونقدر استرس😢
همونقدر ذوق🥰
چیه این حس وحال پاییز😎🍂
در انتظار پاییز🍁
پاییز؛ انگار پاسخی باشد برای بیاویی در همهی ما. پاسخی برای عمر اندوه، برای دست بردن به منتهای خیال و مرور آمدنها و رفتنهای بیشمار. در شب آخرش مسافران در جادهها میمانند، اسبها مست میکنند، مرزها عقب میکشند، شعرهایی را که با او خواندهایی بهیاد میآوری؛
هایکوهای پاییزی در نیمههای شب، نقاشیِ برگها در بشقاب خالییِ روی میز، و بوی دور پیپ و پرتقال در بالکن خانه، بوی سرما را بیشتر میوزاند در خالیِ تکرار بیاویی.
عکس نوشته پاییزی
خودمانیم؛ولی
شهریور اصلاوصله ی
تن تابستان نیست!
بدجور غریب مانده
میان ماه ها؛
دل داده به پاییز
ولی نمک گیر تابستان شده است …!
میدانی الآن دلم چه میخواهد؟ پاییز!
مشکلاتم جوریست که هیچکس توان حل کردنشان را ندارد و میدانم که این وسط تنها کسی که باید سخت تلاش کند، خودم هستم و از طرفی این تنها بودن و تنهایی جنگیدن دارد آزارم میدهد.
سخت است با سپاه عظیمی از مشکلات و رنجها تنها باشی و به این مسئله هم واقف باشی که چارهای جز تنها ادامه دادن نداری و واقف باشی که این مسیریست که خودت انتخاب کردهای و راه بازگشتی هم نداری و حالا که پا روی این پل مخروبهی مرتفع گذاشتهای و مسیر پشت سرت هم تخریب شده و نمیتوانی برگردی، جز بااحتیاط به پیش رفتن و به پایانِ مسیر فکر کردن، هیچ چارهی دیگری نداری!!!
سراپا اگر زرد و پژمردهایم
ولی دل به پاییز نسپردهایم
چو گلدان خالی، لب پنجره
پر از خاطرات ترک خوردهایم
اگر داغ دل بود، ما دیدهایم
اگر خون دل بود، ما خوردهایم
اگر دل دلیل است، آوردهایم
اگر داغ شرط است، ما بردهایم
اگر دشنهی دشمنان، گردنیم!
اگر خنجر دوستان، گردهایم!
گواهی بخواهید، اینک گواه:
همین زخمهایی که نشمردهایم!
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست عمری به سر بردهایم
قیصرامینپور
واستون پول زیاد، پارتنر بالغ، شیرکاکائو و پیتزا، احساس کافی بودن، هوای پاییز و مسافرت با دوستاتونو آرزو میکنم.
و باز پاییز…
با همه خاطراتش در حاله رفتن است.
آرزو می کنم افتادن هر برگ آمینی باشد برای آرزوهای قشنگتون🤍🍂
متن ادبی پاییز
دلبر؛ اینم از پاییز
برگا طلایی شدن
سرخ شدن
خشک شدن
ریختن پای درخت
باد اومد
بردشون
درخت تنها شد
شاخه هاشو تکوند
گرد خاطره هاشو ریخت
چشماشو بست
پشت پلکاش پر شد از خیال
اماده شد ک بخوابه
اونقدر عمیق ک خستگی از ریشه هاش بریزه
دلبر؛ اینم از پاییز
انارا درشت شدن
سرخ شدن
ترکیدن
چیده شدن
تا به سفره های یلدا برسن
عشق اگر عشق است آسان ندارد …
برگ از درخت خسته شده بود
پاییز بهانه بود …
به قول آقای محمد صالح علاء که میگه:
کاش میتوانستم دردِتان را دوا کنم
همین دردِ دور بودنها
دیر دیدنها
دیگر ندیدنها
همین که جسممان بهاران است و جانمان پاییز…
کاش تو قلبامون یه درخت داشتیم
پاییز که میشد
حسرتا و درامون هم مث همه این زرد ونارنجیا میریخت کف اسایشگاه
میدونی که پاییز دلگیره…!
سیگار داری؟!
جملات فوق العاده زیبا درباره پاییز
تصور کُن پاییزِ امسال هوا نیمه تاریکه،
بارون میباره،
کنارِ آدمی هستی که تو رو بلده،
امکان نداره قضاوتت کنه و نقطهی امنِ زندگیته، صدای موزیک موردِ علاقهتون فضای ماشین رو پُر کرده و یهو میشنوید:
«احتمالاً جوابِ هر کارِ خوبی که وسطِ این دنیا در حقِ هر آدمی کردم، تویی»
عجب پاییزی بشه امسال🍂
برای هممون آرزومندم
ولی بیاید قبول کنیم «پاییز بغل میخوام ترین» فصلِ ساله.🧡
که در پاییز، جمعه ها، جمعه ترینند..
ما بدون هم غمگینیم! مثل شعری که نیمه کاره رها شده، مثل زمستونِ بی برف، مثل پاییزِ بدون یلدا. نه اینکه بگم وجود نداشتما، نه! ولی تو زندگیِ منو قشنگ میکنی، تو با حرفات و آرامشی که بهم میدی، اون قسمت از روحمو که سالها فکر میکردم مُرده رو زنده میکنی. قلبِ من با هر بوسهی تو میخنده. حالا من توی دلم دشتی پر از شکوفهی سیب دارم و تو عاشقانهترین ماجرایِ عمر منی.
طبیعت
با پاییز بهمون نشون میده
رها کردن چقدر میتونه زیبا باشه :)🍂
پاییز قشنگه ،
چرا میگید دلگیره؟
فکر کن « پاییز باشه،انار باشه
بارون باشه،نارنگی باشه
بوی خاک بارون خورده باشه
برگای زرد باشن، قدم زدن باشه
و ، تو باشی..
اصلا ببین، تو که باشی دلبر
جهنمم قشنگه!
اینکه دیگه پاییزه نارنجی خودمونه..! :)🧡🍂
امیدوارم این پاییز موندنیای دلتون بمونن
و اون رفته ها هم برگردن…