لطیفه برای صبحگاه مدرسه / جوک های خنده دار مناسب محیط مدرسه

صبح‌های مدرسه؛ ناظم، دانش آموز یا مدیر مدرسه تصمیم می‌گیرد با یک جوک در شان محیط مدرسه فضایی شاد و خاص را خلق کند. این موضوع باعث می‌شود تا دانش آموزان با روحیه‌ای شاد و پُر انرژی وارد محیط کلاس شوند. اگر شما نیز به دنبال چنین لطیفه‌هایی هستید، در ادامه با روزانه همراه شوید.

لطیفه برای صبحگاه مدرسه / جوک های خنده دار مناسب محیط مدرسه

جوک مناسب محیط مدرسه

ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺭﻭﺯ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﻮﺩ و ﻫﻤﻪ ﯼ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺍﻭﻝ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﮔﺮﯾﻪ

ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺟﺰ ﻣﻦ ، ﺭﻓﺘﻢ ﭘﯿﺶ ﻣﺪﯾﺮ ﮔﻔﺘﻢ آﻗﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﯿﻢ ؟؟؟!!!

ﯾﻨﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﮕﯽ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻣﻨﮕُﻼﺯیسازیوم ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻮﺩﻡ !

یکی از جملاتی که در دوران مدرسه از معلمین و مدیر

و معاونیین محترم به کرات شنیده میشد این جمله بود :

“پرونده تون رو میزاریم زیر بغلتون”

خداییش کی دیده پرونده دانش آموزی را بزارن زیر بغلش ؟؟؟ مگه هندونس ؟!

لذتی که توی خوابیدن با لباس مدرسه توی رختخواب

بین ساعات ۷:۰۰ تا ۷:۱۵ وجود داشت توی هیچ

چیزی دیگه وجود نداشت و ندارد و نخواهد داشت !

معلم : فاعل جمله دزد از خانه همسایه، دو تا قالیچه دزدید، کجاست ؟

دانش آموز : توی زندان !

استاد اومده سر کلاس میگه:

بچه ها این درسه سختیه و عمقش زیاده…

بد از اونور کلاس یکی شروع کرد به دست و پا زدن…

استاد پرسید چی شد؟

گفت: دارم غرق میشم استاد کــــمک !!!! کـــمک!!!!

معلم از دانش آموزان خواست که انشاء درباره یک مسابقه فوتبال بنویسند. همه مشغول نوشتن شدند جز یک نفر، معلم از او پرسید: تو چرا نمی نویسی؟

دانش آموز جواب داد:نوشته ام!

معلم دفتر او را گرفت و نگاه کرد. نوشته بود: به علت بارندگی فوتبال برگزار نخواهد شد!

جوک مناسب محیط مدرسه

مورد داشتیم دختره رفته تو گوگل سرچ کرده :

اسم اون پسری که نزدیک مدرسه مون مغازه داره چیه ؟!

گوگل جواب داده برو درستو بخون

دوشنبه امتحان فارسی داری !😂

معلم به شاگرد می‌گه: پنج تا حیوان درنده نام ببر شاگرد می‌گه: ۲ تا ببر ۳ تا شیر!

غضنفر میره قهوه خونه و تا می‌تونه چایی می‌خوره… ۵ تا ۱۰ تا ۱۵ تا. صاحب قهوه ‌خونه عصبانی می‌شه و می‌گه: ای بابا خسته نشدی این همه چایی خوردی؟ غضنفر میگه: آره والا، راست میگی… پس بی‌زحمت قربونت بگو یه چایی بیار بخوریم خستگیمون در بره

عکس نوشته خنده دار مدرسه

در تاکسی رو ببند

راننده به مسافر: ” عزیز اون در رو محکم ببند. ”

مسافر: ” اقا نخواستیم. پیاده میشم. ”

راننده: ” اِ… آخه چرا؟ ”

مسافر: ” تو که به در خودت رحم نمیکنی، میخوای به جیب من بدبخت رحم کنی؟! ”

اون چه حشره ایه که “سبزه و سنگ” می خوره ؟

.

.

.

.

.

حشرۀ سبزِ سنگ خوار !

یادم باشه حتماً وقتی خواستم ازدواج کنم

یکی از شرایط این باشه که همیشه کنترل تلوزیون دست من باشه !

امتحان وسیله ست، نمره دست استاده

الکی خودتو از اینترنت نندازی بشینی درس بخونی هاااا

یکی‌ از سرگرمیام اینه سر امتحان

الکی‌ هی‌ کفه دستمو نگا کنم مراقب احساس زرنگی کنه

بیاد خفتم کنه ببین هیچی‌ کفه دستم نیست…. ب

عد بش بگم ضایع شدی خخخخخخخخ !!!

اصن به عشق همین حرکت میرم مدرسه !!!!

“بی سرو صدا وسایلتونو جمع کنین با صف بیاید برید خونه ، معلمتون نیومده”

جالب اینجاست که اون یه ساعتی که زود میومدیم خونه یه حس

و حال عجیبی داشتیم ، اصن اون یه ساعت معادل ۱۰ سال بود !

عکس نوشته خنده دار مدرسه

ﺳﺮ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻫﺎ ﺳﻮﺍﻻﺗﯽ ﻣﯿﺪﻥ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ !

.

.

.

.

ﺩﺭ ﻋﻮﺽ ﻣﻦ ﻫﻢ ﺟﻮﺍﺏ ﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﻭﻧﺎ ﺗﻮ ﻋﻤﺮﺷﻮﻥ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻥ

لطیفه مدرسه

یکی از پر استرس ترین لحظات دوران ابتدایی وقتی بود که دیکته تموم میشد

و مبصر دفترارو جم میکرد میذاشت رو میز معلم ؛ مام هی حواسمون به دفترمون بود ببینیم

کی نوبت صحیح کردن دیکته ما میشه ، نوبتمون که میشد همش

چشممون به خودکار معلم بود ببینیم غلط داریم یا نه … قلبمونم تند تند میزد !!!

دیشب که من رفته بودم مهمونی/معاون مدرسمونو دیدم

از ترس اینکه گیر و غر شروع شه/نگاهمو از تو چشاش دز دیدم

یواشکی از گوشه ی چشم اون/تا گوشه راست اتاق خزیدم

خیال میکردم که منو ندیده/هول شدمو میزو جلوم ندیدم

پا زدمو خوراکی ها رو ریختم/با خجالت لبامو زود گزیدم

یهو همه نگاها،برگشت سمت بنده/کاشکی میشد آب بشم یا بشم پرنده

ناظممونو دیدم برگ توتون میکشه/میون اون هیاهو خط ونشون میکشه

نمره انظباطو ۳ نمره کم میکنم/بزار بیای مدرسه پاتو قلم میکنم

ناظممون رقیه۶۰-۷۰ سالی داره/جورابای گندشو هر جا میره میاره

اومد تا با جوراباش زهر چشی بگیره/اما نفهمید که پاش پشت یه چیزی گیره

یه میز دیگه افتاد مهمونا هو کشیدند/برای حل مشکل مارو جلو کشیدن

صابخونه ما دو تا رو از خونه بیرون انداخت/من موندمو رقیه با ۴تا چشم حیرون

جوک های خنده دار درباره مدرسه

‏دامادمون اسمش ایمانه اسم داداش بزرگش دانشه ، اسم داداش کوچیکه کمال و اسم خواهرش پرتو…

قشنگ معلومه باباشون اسمشون رو از رو دیوار نوشته مدرسه روبرو انتخاب کرده

انسان وارسته در پرتو ایمان و دانش به کمال خواهد رسید😌😂

اگه یه گلوله برای کشتن کسی داشتم مطمئنا اونی رو میکشتم که تو امتحانات مدرسه میگفت بزار خودم جوابا رو که نوشتم بهت تقلب میرسونم ☹️☹️

ولی بعدش بلند میشد برگه رو میداد و میرفت😎😎😫

‏یه بارم نمره کم آورده بودم معلم گفت خجالت نمی‌کشی چرا درس نمیخونی؟

گفتم من نباید خجالت بکشم؟ اون بیشوری که ازش تقلب کردم باید خجالت بکشه😠

یه هفته از مدرسه اخراجم کردن بیشورا😰😂

جوک های خنده دار درباره مدرسه

دوران مدرسه کاندید شدم برا شورا😳😐

تو تبلیغات گفتم: اگه رأی بیارم از اینجا تونل میزنم به داخل مدرسه دخترانه😍😜

هیچی دیگه با اختلاف زیاد اول شدم ولی مدیر   منو رد کرد 😢😂😂

از همون بچگی نذاشتن استعداد هام شکوفا بشه😐😐😂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *