سخن بزرگان درباره کوروش بزرگ (جملات خاص درباره پادشاه بزرگ ایران)

کوروش بزرگ در زمانه‌ای منشور حقوق بشر را نوشت که دیگر کشورها به صورت قبیله‌ای و وحشیانه اداره می‌شدند. خردف انسان دوستی و صلح دوستی این پادشاه بزرگ و باستانی باعث شد تا بزرگان تاریخ جهان توجه ویژه‌ای به او داشته باشند. در این بخش از سایت ادبی و هنری روزانه سخن بزرگان درباره کوروش را برای شما دوستان قرار داده‌ایم. با ما باشید.

سخن بزرگان درباره کوروش بزرگ (جملات خاص درباره پادشاه بزرگ ایران)

کوروش بزرگ از دید بزرگان

داندامایف می‌گوید کوروش محبوبترین شاه پارس و بنیانگذار یک امپراطوری جهانی بود. به نظر می‌رسد کوروش به سنت و ادیان سرزمین‌های فتح شده احترام می‌گذاشت. پارسی‌ها او را پدر، روحانیان بابل او را برگزیده مردوک، یهودی‌ها او را مسیح فرستاده شده از جانب یهوه و یونانیان او را فاتحی بزرگ و سیاستمداری باهوش می‌دانستند. گزنفون در کورش‌نامه او را حکمرانی آرمانی و ایده‌آل توصیف می‌کند.

ریچارد فرای می‌گوید: «کوروش نه تنها فاتح و مدبر بزرگی است بلکه او در ذهن مردمان پارس همچون رموس و رمولوس در روم و موسی در نزد اسرائیلی‌ها است.»

جرج راوینسون، استاد تاریخ شرق باستان می‌گوید: «منش و خوی کوروش بدانگونه که یونانی‌ها به ما نشان می داهند، نماینده ستوده‌ترین پادشاهان باستانی خاورزمین است: کوشا و نیرومند و دلاور، در زیرکی‌های جنگی زبردست و دارند همه ویژگی‌های یک سپهبد پیروزمند، مردمانش را با رفتاری دوستانه و خودمانی قدائی خود می‌کرد، لیکن از پذیرفتن درخواست‌هایی که به زیان‌شان در آن نهفته بود، دریغ می‌ورزید.

گبینو گفته است: «او هیچگاه نظیر خود را در این عالم نداشته‌است…، این یک مسیح بود، مردی که درباره‌اش تقدیر مقرر داشته بود باید برتر از دیگران باشد.

گزنفون گوید: روزی در اندیشه افتادم که به راز کامیابی فرمانرواها و دولت‌ها و علت‌های فراز و نشیب ملت‌ها و حکومت‌ها و چگونگی رفتار رهبرها و کردار زیردست‌ها و مهربانی و جان‌فشانی کسان نسبت به یکدیگر، پی ببرم؛ و بدین نتیجه رسیدم که برای انسان بسیار آسانتر است که بر جانورها فرمان راند تا بر آدمی‌ها. اما هنگامی که بیاد آوردم که چگونه یک تن، یعنی کوروش پارسی، بود که بسیاری از آدمی‌ها و شهرها و ملت‌ها را فرمانبردار خود کرد، بناچار گمان خود را در دگرگون کردم، و برآنم که حکومت بر انسان‌ها نه کاری ناشدنی است، و نه حتی دشوار، بشرط آنکه بخردانه و با هوشمندی در پی حکومت کردن برآئیم.

کوروش بزرگ از دید بزرگان

کوروش، پسر کمبوجیه و ماندانه دختر پادشاه ماد، در دلاوری و کارآئی خردمندانه و دیگر فرزانگی‌ها سرآمد مردم روزگار خود گشت، زیرا پدرش او را شاهانه پرورده بود، و برای رسیدن به بزرگترین هدف‌ها و دستیابی به بهترین پایگاه‌ها تشویقش کرده بود. از همان آغاز کارش، پیدا بود که به انجام کارهای بزرگ کامیاب خواهد گشت، زیرا فرزانگی و کارآئیش برای کسی چنان جوان و تازه پای به میدان نهاده، شگفت‌آور می‌نمود.

همه گفته‌اند که کوروش نه تنها در جنگ دلاور و بی باک بود، بلکه در رفتار با زیردستانش میانه‌رو و پاک اندیش و انسان‌دوست بود و از این جهت ایرانی‌ها او را پدر می‌خواندند.

آیسخولوس (نمایشنامه نویس مشهور یونانی):

کوروش جوان‌بخت که کامیاب‌ترین آدمیان بود و آرامش و آبادانی بر مردم وفادار ارزانی داشت… ایزدان بر او خشم نگرفتند که بخشنده بـود و بخشایشگر…

گزنفون (مورخ و اندیشمند یونانی):

مهر کورش آن چنان ژرف در دل مردمان نشسته بود، که هر تیره از مردمان می‌پنداشت که اگر نیکوترین و پربهاترین کالاها، گیاهان، جانوران و یا هنرهای مردمان سرزمین خویش را از بهر وی گسیل ندارد، لغزشی گران کرده است…

توصیف بزرگان از کوروش

کوروش در نزد یهودیان یکتاپرست:

بر اساس کتاب اشعیا، خداوند درباره کوروش می‌گوید:

… و دربـاره کورش می‌گوید که او شبان من است و تمامی مسرّت مرا به اتمام خواهد رسانید …

پرفسور آرتور کریستن‌سن (ایران‌شناس برجسته دانمارکی):

کورش سرمشق جوانمردی و بزرگ منشی و بلند همتی بود…

آلبر شاندور:

این فاتح صلح جو که برای کسب افتخارات خود مرتکب شقاوتی نشد و برای مرعوب کردن نسل های آینده قتل عامی روا نداشت، این پارسی بزرگ که با اشتیاق تمام در جست و جوی دوستی و محبت اقوام بود و خود را به جای فرمانروا ، خدمت گزار آنها جلوه میداد

دکتر جلال‌الدین کزازی:

کـنش و مـنش کـورش بـزرگ بی مانند اسـت…

دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی:

زمانی که بخش های زیادی از اروپا در توحش به سر می بردند ما کوروش داشته ایم و منشور حقوق بشر. این منشور زنده است…

به کارگیری «بزرگ» برای کوروش، موضوع جدیدی نیست و اروپایی‌ها از قرن‌ها قبل، «کوروش بزرگ» را به کار می‌بردند. … اما هرچه جلوتر می‌آییم بعد از تبلیغاتی که کلاسیسیت‌های قرن نوزدهم انجام دادند، چهره خوبی که پادشاهان ایران در ذهنیت اروپایی‌ها داشتند، به مرور تضعیف و تخریب می‌شود.

(برگرفته از سخنرانی دکتر شاهرخ رزمجو در سومین همایش یادبود استوانه کورش، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران. ۷ آبـان ۱۳۹۲)

توصیف بزرگان از کوروش

دکتر شاهرخ رزمجو (پژوهشگر موزه بریتانیا و استاد دانشگاه تهران):

تاکنون آثار بسیاری از جهان باستان به دست ما رسیده‌اند و هرکدام داستانی برای بازگو کردن دارند. اما تنها چند اثر از قدرت و اهمیت استوانه‌ی کورش بزرگ در جهان برخوردار هستند.

نظر افلاطون درباره کوروش بزرگ

افلاطون

هنگام پادشاهی کوروش، ایرانی‌ها آزادی داشتند و همه مردها آزاد بودند و سرور و فرمانروای بسیاری از مردم‌های دیگر نیز بودند. فرمانروایان رعایای خود را در آزادی سهیم کرده بودند. چون سربازان و سرداران همه را به یک چشم می‌دیدند و همه با هم به برابری رفتار می‌کردند، سربازان در موقع خطر آماده جان‌فشانی بودند، و در جنگ با جان می‌کوشیدند. اگر در میان ایرانی‌ها، مرد خردمندی بود که می‌توانست اندرزی بدهد که مردمان را سودمند باشد، چنان می‌کردند که همه مردم از خردمندی او استفاده کنند، پادشاه بر کسی حسد نمی‌ورزید، اما به همه آزادی می‌داد تا آنچه می‌خواهند بگویند، و آنکس را که اندرز بهتر می‌داد و رای بهتر می‌نهاد، گرامی‌تر می‌داشت. این بود که کشور از هر لحاظ پیشرفت کرد و بزرگ شد، زیرا افراد آزادی داشتند و در میان آنان محبت بود و نسبت به هم، حس خویشاوندی می‌کردند.

كورش از افرادي بوده كه براي فرمانروايي آفريده شده بود . به گفته امرسون همه از وجود او شاد بودند . روش او در كشور گشايي حيرت انگيز بود . او با شكست خوردگان با جوانمردي و بزرگواري برخورد مي نمود . بهمين دليل يونانيان كه دشمن ايران بودند نتوانستد از آن بگذرند و درباره او داستهاي بيشماري نوشته اند و او را بزرگترين جهان قهرمان پيش از اسكندر مينامند . او كرزوس را پس از شكست از سوختن در ميان هيزمهاي آتش نجات داد و بزرگش داشت و او را مشاور خود ساخت و يهوديان در بند را آزاد نمود . كورش سرداري بود كه بيش از هر پادشاه ديگري در آن زمان محبوبيت داشت و پايه هاي شاهنشاهي اش را بر سخاوت و جوانمردي بنيان گذاشت .

ویل دورانت

نظر افلاطون درباره کوروش بزرگ

دکتر عبدالحسین زرین کوب (پژوهشگر بزرگ ایرانی):

… آنچه درباره کوروش برای محقق جای تردید ندارد، قطعاً این است که لیاقت نظامی و سیاسی فوق‌العاده در وجود وی با چنان انسانیت و مروتی درآمیخته بود که در تاریخ سلسه‌های پادشاهان شرقی پدیده‌ای به کلی تازه به شمار می‌آمد…

ر‌ومن گیرشمن (باستان‌شناس فرانسوی):

ما هرگز نمی‌بینیم که کوروش، مانند رومـیان، ملت رقیب خود را با خویش متحد کند و نخست با او مانند ملتی هم شأن رفتار نماید و سپس، در زمان ضعف وی، او را تابع و مطیع کند و بدو ظلم و ستم روا دارد…. [کوروش] همواره نسبت به دشمن مغلوب بلندنظر بود، و بدو دست دوستی دراز می کرد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *