سخنان لائو تزو؛ 50 جمله فلسفی و قصار از فیلسوف چینی

در این بخش از سایت ادبی و هنری روزانه جملات قصار و فلسفی لائو تزو را برای شما دوستان قرار داده‌ایم. لائوتسه به معنی فرد یا شخص است و این نام، صفت اوست و با نام های زیادی از جمله ژانگ لو شناخته می شود. تا آنجایی که مدارک تاریخی نشان می‌دهد، او به احتمال زیاد، اولین فیلسوف مشهور چینی در زمان سلسله جو بود.

سخنان لائو تزو؛ 50 جمله فلسفی و قصار از فیلسوف چینی

جملات فلسفی و عمیق لائو تزو

چنگا تو سری برکن در حلقه سر اندر کن تو خویش تهی‌تر کن تا چنگ به ساز آید

دنیا اداره خواهد شد با اجازه دادن به چیزها که مسیر طبیعی خود را بیابند. دنیا نمی‌تواند با دخالت مداوم اداره شود.

ایشان بدون سلطه‌ورزی کارهای بسیار انجام می‌دهند. ایشان می‌آفرینند ولی مالک نمی‌شوند. آنان دستاوردها می‌آورند، ولی ادعایی ندارند. آنان به موفقیت دست می‌یابند ولی خود را وابسته به آن نمی‌کنند. از آنجا که اینان خود را به موفقیت وابسته نمی‌سازند موفقیتشان از میان نمی‌رود.

نگهداری از چیزها و افتخار به داشتن آنها به خوبی نداشتن آنها نیست، چرا که زیاده‌روی دوام و بقایی ندارد. هرگاه اتاقی پر از چیزهای ارزشمند باشد شخص نمی‌تواند پیوسته به حفاظت برخیزد.

هر که نادان ساخت خود را پیش او دانا شود ور بر او دانش فروشد غیرتش نادان کند

دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش وز شما پنهان نشاید کرد سر می‌فروش گفت آسان‌گیر بر خود کارها کز روی طبع سخت می‌گردد جهان بر مردمان سخت‌کوش

آنچه نادیدنی است را دیدن بیدار شدن است. نرم‌خو ماندن قدرتمند بودن است

تنها در آن ره رو که طبیعت تو اقتضا می‌کند و تنها کاری را انجام ده که درونت می‌طلبد. ویا به مفهومی گسترده تر آنچه را انجام ده که طبیعت و یا نظام طبیعی جهان از تو می‌طلبد که اگر چنین نکنی چنان حسی خواهی داشت که گویی کاری نکرده‌ای.

جملات فلسفی و عمیق لائو تزو

در حقیقت برای پیش رفتن به سوی هر چیز یا عقب ماندن از ان زمانی وجود دارد؛ زمانی برای آرام نفس کشدن و زمانی برای سریع نفس کشیدن؛ زمانی برای بالا بودن و زمانی برای پایین بودن. از اینروست که انسان صاحب حکمت از افراط و تفریطی و از هر زیاده‌روی و از هر تندگرایی دوری می‌کند.

کار کردن بدون کار کردن یا عمل بدون عمل و یا انجام دادن بدون انجام دادن تعبیرهای گوناگون و هم معنایی است که بارها در این اثر از سوی لائوتزو تکرار شده است. در ظاهر به نظر می‌رسد این تعبیرها جمع بین دو امر متناقض باشند که از نظر منطقی نا ممکن و نشدنی هستند. لیکن قصد و غرض ممکن است آن باشد که “به خود کاری را تحمیل نکن.” که هم‌ساز با نظام تفکر تائو نیز هست. یعنی تنها در آن ره رو که طبیعت تو اقتضا می‌کند و تنها کاری را انجام ده که درونت می‌طلبد. ویا به مفهومی گسترده تر آنچه را انجام ده که طبیعت و یا نظام طبیعی جهان از تو می‌طلبد

پندهای فسلفی لائو تزو

آزمودم عقل دور اندیش را بعد ازین دیوانه سازم خویش را

مردم معمولاً در آستانه موفقیت شکست می‌خورند. بنابر این همان اندازه در انتها اهتمام داشته باش که در ابتدا داشتی؛ در این‌صورت است که شکستی در کار نخواهد بود.

الهام‌بخش سادگی باش، پایبندی به طبیعت اولیه، رهایی از خودمحوری. طمع را از خود دور کن.

دنیا نمی‌تواند با دخالت مداوم اداره شود.

آنک ناپیداست هرگز گم مباد

اگر خود را با جهان یکی بدانیم، جهان را در درون خود خواهیم داشت.

“راه رسیدن به نور غالبا تاریک است. راه غالباً به گونه‌ای به جلو می‌رود که گویی به عقب باز می‌گردد.”

هر موجودی در جهان به اصل خود باز می‌گردد. بازگشت به اصل آرامش است. اگر اصل را نشناسی در اندوه و سرگشتگی افتی. اگر دریابی که از کجا آمده‌ای، به حکم طبیعت تحملت افزون می‌گردد، وابستگی تو کاهش می‌یابد، خوشنود شده برتری می‌یابی. دستیابی به تائو تو را ابدی گرداند، و با مرگ بدن پایان فرا نخواهد رسید.

شناخت نوری است که که از اعماق تاریکی بر می‌زند و این تاریکی است که مادر آن بوده است

چیزی در دنیا انعطاف پذیر تر و سازگارتر از آب نیست. با این‌حال هنگامی که آب به چیزهای استوار و قدرتمند حمله می‌کند، هیچیک از آنها توان مقاومت در برابرش را ندارند. زیرا هیچیک از آنها نمی‌تواند آب را تغییر دهد. بنابراین نرمش‌پذیر بر سرسخت غلبه می‌کند. و سازش‌پذیر بر نیرومند چیرگی می‌یابد.

پندهای فسلفی لائو تزو

کوچک را بزرگ و اندک را بسیار کن. رنجش را با اظهار محبت پاداش ده. سادگی را در پیچیدگی یاب. عظمت را در چیزهای کوچک تحقق بخش. در دنیا چیزهای دشوار باید به گونه‌ای انجام شوند گویی آسانند. در دنیا کارهای سهمگین از کارهای آسان پدید آمده‌اند.

جملا زیبای لائو تزو فیلسوف شرقی

“به خود کاری را تحمیل نکن.”

او برای خود اعتباری نمی‌طلبد و از این‌روست که به او اعتبار داده می‌شود

قبل از رخ دادن با آن برخورد کن. چیزها را نظم ده قبل از آنکه سردرگمی پدید آید. درخت تنومند از جوانه‌ای کوچک سر بر می‌آورد. سفری به مسافت فرسنگ‌ها با یک گام آغاز می‌شود.

برای در بر گرفتن همه چیز باید از خود رها بود. برای خود رهایی باید به همه چیز رسوخ یافت.

آیا توان آن داری که به قلمرو نیستی و هستی داخل و از آن خارج شوی و اجازه دهی که کارها به خودی خود رخ دهند

سنایی می‌گوید: جز جمع مباش تا ذات شوی کانگه که پراکنده شوی مات شوی

به طور خلاصه هرچقدر انسان خود را در موضع اداره کردن و متحول کردن جهان قرار دهد از اصل دور و هر چقدر جهان را در موضع اداره و تحول خود قرار دهد به اصل نزدیک خواهد بود

بلند کردن پا به معنی ایستادن نیست. گام برداشتن به معنی راه رفتن نیست. به رخ کشیدن به معنای درخشش نیست. اصرار بر حق بودن به معنای تشخص نیست. ادعای داشتن اعتبار بی‌اعتباری است. غرور به خود داشتن به معنای بهترین نبودن است. از دیدگاه تائو اینها همه اینها امور زائدی است که چیزها در ذات خود دوست ندارند. بنا بر این انسان پیرو تائو با آنها رابطه‌ای ندارد.

بدون کارکردن کار کن، بدون کلمات تعلیم کن. ایشان بدون سلطه‌ورزی کارهای بسیار انجام می‌دهند. ایشان می‌آفرینند ولی مالک نمی‌شوند. آنان دستاوردها می‌آورند، ولی ادعایی ندارند. آنان به موفقیت دست می‌یابند ولی خود را وابسته به آن نمی‌کنند. از آنجا که اینان خود را به موفقیت وابسته نمی‌سازند موفقیتشان از میان نمی‌رود.

جملا زیبای لائو تزو فیلسوف شرقی

لائوتسه می‌گوید: «هرگاه تو جنگجوئی نکنی و حاضر به جنگ و دعوا نشوی، هیچ‌کس در این کره خاکی قادر نخواهد بود که با تو به جنگ برخیزد… من نسبت به کسانی که خوب هستند، خوبم و نسبت به کسانی که خوب نیستند، هم خوبم و بدین ترتیب، همه چیز و همه کس خوب خواهد شد. من نسبت به کسانی که صمیمی هستند، صمیمی‌ام و نسبت به کسانی که صمیمی نیستند، هم صمیمی‌ام و بدین ترتیب، همه چیز و همه کس صمیمی خواهد بود… نرمترین چیزها در عالم با نرمی بر سخت‌ترین چیزها غلبه می‌کند و از عهده آن بر می‌آید. در عالم، هیچ چیز نرمتر یا ضعیفتر از آب نیست. با وجود این برای حمله در برابر محکمترین چیزها، هیچ چیز بهتر از آب نیست.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *