جمله عاشقانه با برف؛ متن کوتاه برفی و زمستانی اینستاگرام

برف و زمستان گرمای عاشقانه است میانه سردی‌ها. شاعران و نویسندگان بسیاری نیز درباره این حس زیبا در زمستان متون زیبایی را نوشته‌اند که در ادامه بخشی از آن‌ها را به صورت گلچین برای شما دوستان قرار داده‌ایم. پس اگر به دنبال جمله عاشقانه با برف هستید، با ما همراه شوید.

جمله عاشقانه با برف؛ متن کوتاه برفی و زمستانی اینستاگرام

جملات عاشقانه برف و زمستان

چیزی بگو تا گرم شود…

دستِ احساسم در این زمستان تنهایی

می دانی که زمستان فصل ِ آرزوی من است…

وقتی تو مرا در آغوش بگیری ، وقتی سَردی هوا، زورش به گرمیِ نفس های ما نرسد…

دوستت دارم

که این پرستشی ست عاشقانه

از نگاه من…تا چشم های تو ،

از دست هایت ، تا بوسه های پی در پی ِ من.

بیا

مرا ببوس تا معنا بگیرد این بیت

عشق پر پرواز می دهد به آدم ها

زندگی ،یعنی عاشقی…و عشق !

یعنی این که

آدمی زنده بماند در خیال… در خیالِ رُخ زیبارویی….

“یداله رحیمی”

تو در برف

مهم نیست خیابان باشد

یا جنون باشد و یک عمر بیابان باشد

چه کسی گفته زمستان خدا زیبا نیست ؟

دوست دارم همه سال زمستان باشد

من عاشق زمستانم

عاشق اینکه ببینمت در زمستان آرام راه می روی که سر نخوری !

گونه هایت از سرما سرخ شده است

سر خود را تا حد ممکن در یقه ات فرو کرده ای

دست هایت در جیبت به هم مچاله شده

معصومانه به زمین خیره ای

چه قدر دوست داشتنی شده ای

حرفم را پس میگیرم

من عاشق زمستان نیستم ، عاشق توام …

جملات عاشقانه برف و زمستان

تا تو هستی که دستانم را بگیری

آرزو می کنم که هر روز زمین بخورم

کاش تابستان ها هم هوا برفی بود

بر لبم نام تو را می برم تا برف

مثل قند در دل زمستان آب شود

متن عاشقانه زمستانی

برف هم دلیل عاشقانه ای ست

برای سفر به آغوشت

عشق

راهش را پیدا می کند

بیا عشق مـن

بیا تا قدم‌های گرمت برف‌ ها را آب کند

بیا تا چشمه‌ ها بجوشند

بیا تا رود‌ها دوباره جاری شوند

و درختان دوباره تن پوش سبز در بر کنند

بیا که این دل بی قرار مـن

دیگر سرمای نبودنت را تاب ندارد

چه برف زیبایی، این برف تو را به یادم می آورم،

تویی که وقتی برف می بارید دستم را می گرفتی و مرا به حیاط خانه میبردی

تا در آنجا برف بازی کرده و با شور و هیجان مان عشق مان را به هم بیشتر از هر وقتش کنیم.

کاش همیشه برف ببارد تا این خاطره ها در ذهنم دائماً زنده شوند

و من همیشه تو را به خاطر داشته باشم.

من عاشق زمستانم

عاشق این که ببینمت در زمستان آرام راه می روي که سر نخوری !

گونه هایت از سرما سرخ شده است

سر خودرا تا حد ممکن در یقه ات فرو کرده اي

دست هایت در جیبت به هم مچاله شده

معصومانه به زمین خیره اي

چه قدر دوست داشتنی شده اي

حرفم را پس میگیرم

من عاشق زمستان نیستم ؛ عاشق توام . . .

زمستان

یک تو می‌خواهد

یک تو که دستانش را بشود

بی هیچ دلهره‌‌ای گرفت

یک تو که بشود

این خیابان‌های یخ زده را

گرم قدم زد…

امروز همه از برف

و سفیدپوش شدنِ زمین می‌گویند…

اما برای من که دلم در‌همه‌ی فصل‌های سال، سفید‌پوشِ مهربانی‌ِ توست،

این برف‌ چیزی جز تکرار نیست…!

نامش برف بود

تنش برفی

قلبش از برف

و تپشش صدای چکیدن برف بر بام‌ های کاه‌ گلی

و من او را چون شاخه‌ ای که زیر بهمن شکسته باشد

دوست می‌ داشتم

متن عاشقانه زمستانی

زمستان سر رسیده و اکنون نوبت هنرنمایی اش است.

عاشق هنرنمایی زمستانم، هنرنمایی او برف است.

وقتی که برف می بارد زمین زیباترین رختش را به تن می کند.

راستش را بخواهی هنر زمستان را دوست دارم

چرا که با این هنرش، زمین را زنده می کند و به آن زیبایی می بخشد.

جملات و اشعار برفی عاشقانه

زمستون و روزای برفیش واسم سرد نیستن

تا وقتی که خاطرات گرمت همرامه . . .

به نظرم همه ی عاشقانه ها را

باید گذاشت برای روزهای برفی

آن جایی که حرارت دستت

سردی برف را آب می کند

باز هم زمستان رسید

یک فصل سرد رؤیایی در کنار تو

فصل درست کردن آدم برفی‌های بانمک

فصل دویدن و سر خوردن و برف بازی‌های کودکانه

و فصل نوشیدن یک فنجان چای گرم و نگاه کردن در چشم‌های عاشق تو.

خداوندا تو را سپاس به خاطر اینهمه زیبایی و اینهمه

عشق

زیبای من

با من بگو

در نگاهت چه جادویی نهفته است که حتی برف‌های زمستان را ذوب می‌کند؟!

باز هم زمستان دیگری در راه است

و باز هم چه بی تابم برای شنیدن قصه‌ های گرم تو کنار آتش بخاری با یک فنجان چای خوش عطر

ایرادی ندارد، سردی زمستان، به گرمی نگاه تو در…

عزیزم

در آغاز اولین روز زمستان، به تعداد این دانه‌های زیبا و بلورین برف برایت آرزو‌هایی زیبا و رنگارنگ دارم.

اولین روز زمستانی ات مبارک

در این زمستان سرد و سخت

دلگرمم

به آغوش گرمت

و به نگاه آتشین ات

و به مهربانی دستانی که مرا یاد بهار می‌اندازد.

عطر بهارگرمای تابستان

برگ ریز پاییز و زیبایی این دانه‌های بلورین برف

همه و همه مرا به یاد تو می‌اندازند…

گویی آمدن هر فصل بهانه ایست تا دوباره عاشقت شوم…

خوشبختی می‌تونه نوشیدن یک فنجان قهوه گرم در دل یک زمستان سرد، در کنار عزیزترینت باشه…

خوشبختی می‌تونه داشتن آدمی باشه که برات قشنگ‌ترین شال گردن‌های عالم رو ببافه..

و خوشبختی می‌تونه تماشا کردن دانه‌های زیبای برف از پشت پنجره یک کلبه‌ی پر از عشق باشه…

به همین سادگی

دستت را به من بده

که در این سوز زمستان

گرفتن دستای گرمت

بهار است…

جملات و اشعار برفی عاشقانه

جمله عاشقانه برفی

مثل شب به ماه

گرما به خورشید

زمستان به برف

ببین !

من هم به تو می آیم…

“الناز اسفندفرد”

با شال دست بافت ات

گرم میشوم

نمیدانم در گره هایش

چقدر گل کاشته ای

که زمستانم

بهار میشود…

“مریم غلامی”

زمستان باشد یا پاییز

فرقی نمی کند.

اگر،،،

دوست داشتن،

به جان درخت بیفتد؛

چهار فصلِ سال شکوفه می دهد!

“زانا کوردستانی”

در فصل باران توی دستت چتر خواهم بود

فصل زمستان هم برایت شال خواهم شد……

هر کجا هستی خودت را زودتر برسان

این زمستان بدون تو

هیچ بوی بهار نمیدهد……

پشت پنجره اولین برف زمستانی را نگاه میکنم

خانه گرم گرم است اما بدنم از سرما میلرزد

نمیدانم از برف است یا از تنهایی

برای خود چای میریزم پتو را بدورم میپیچم شاید کمی گرم شوم

بی فایده است دستانم پاهایم چون تکه ای از یخ سرد سردند

به تو فکر میکنم آه میکشم بخود میگویم

یکی باید باشد

یکی که دستانش

آغوشش

نگاهش

احساسش

گرمابخش زندگیت باشد

یکی مثل تو

تویی که ندارمت …

جمله عاشقانه برفی

زمستان آمد و

گرمای وجودم

به تو دادم

آنچه نصیبم شد

قلب یخی تو بود …

“عبدالعظیم خویی”

آری با یک گل بهار نمی شود .

ولی تو بخند

تا زمستان شرمنده شود……

زمستان زمانی برای آسودن است، برای غذای خوب و گرما، برای لمس دستی دوستانه و صحبت کردن در کنار آتش

آرزو دارم با بارش هر دونه از برف زمستونی یه غم از رو دلت کم بشه نازنینم …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *