جملات کنایه دار ادبی [ ۶۰ متن نیش دار با معنی و سنگین ]

جملات کنایه دار ادبی را در سایت ادبی و هنری روزانه به صورت گلچین آماده کرده‌ایم. این متون بسیار زیبا و ادبی را می‌توانید در جرو بحث‌های ادبی مورد استفاده قرار داده و پیام خود را با حفظ ادب به دیگران برسانید.

جملات کنایه دار ادبی [ ۶۰ متن نیش دار با معنی و سنگین ]

متن ادبی کنایه‌دار

“آب که از سر گذشت، چه یک وجب، چه صد وجب.”

این جمله کنایه از این است که وقتی مشکلی به نهایت خود رسید، دیگر اهمیتی ندارد که چقدر بزرگ یا کوچک باشد.

“از کاه کوه ساختن.”

این جمله کنایه از این است که فردی از یک موضوع کوچک، یک مسئله بزرگ و اغراق‌آمیز ساخته است.

“با پنبه سر بریدن.”

این جمله کنایه از این است که فردی با ظاهری مهربان و آرام، قصد آسیب زدن یا فریب دادن دیگران را دارد.

“آب در کوزه و ما تشنه لبان می‌گردیم.”

این جمله کنایه از این است که فردی به دنبال چیزی است که در دسترس اوست اما متوجه آن نیست.

“این شتری است که در خانه هر کس می‌خوابد.”

این جمله کنایه از این است که مرگ برای همه است و اجتناب ناپذیر است.

“جواب ابلهان خاموشی است.”

این جمله کنایه از این است که در برابر افراد کم‌خرد و نادان، بهترین کار سکوت است.

“آدم عاقل را یک اشاره کافی است.”

این جمله کنایه از این است که افراد باهوش و فهمیده با یک اشاره ساده منظور را درک می‌کنند.

“از دماغ فیل افتادن.”

این جمله کنایه از این است که فردی دچار غرور و تکبر شده و خود را برتر از دیگران می‌بیند.

“آب از دستش نمی‌چکد.”

این جمله کنایه از این است که فردی خسیس و ممسک است و به سختی چیزی را از دست می‌دهد.

“چاه کن همیشه ته چاه است.”

این جمله کنایه از این است که فردی که در کاری مهارت دارد، ممکن است در همان کار دچار مشکل شود.

متن ادبی کنایه‌دار

بر لبم کس خنده‌ای هرگز مدید الا مگر

در میان گریه بر احوال خود خندیده ام

من هجر یار دیده ام و باز زنده ام

این شرط عاشقی نبود، خاک بر سرم!

آزرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی

کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود؟ چرا نیست؟

من بهشتی هم که باشم قصر می‌خواهم چکار؟‌

می‌روم چادر کنار حوض کوثر می‌زنم

وحشت ما کم نگردد ز اجتماع دوستان

چون الف با هر چه پیوندیم تنهاییم ما

هر کجا کردم محبت، غرق محنت شد دلم

یا من این حکمت ندانم، یا محبت باب نیست

شد عمر تمام و، ناتماميم هنوز

صدبار بسوختيم و خاميم هنوز

جملات فوق ادبی سنگین

صد حيف كه ما پير جهانديده نبوديم  

روزی كه رسيديم، به ايام جواني

یوسف ما ز تهیدستی خلق آگاه است

به چه امید به بازار رساند خود را؟

بسکه بد می گذرد زندگی اهل جهان

مردم از عمر چو سالی گذرد عید کنند

 گرچه بود از هر دو جانب بر دهن مهر سکوت

ناز او را با نیاز من سخن بسیار بود

بعضی‌ها آن‌قدر در نقش “خوب بودن” غرق‌اند،

که اگر نقابشان را برداری، از بی‌چهره بودن‌شان خواهی ترسید.

همیشه خودت را ساده نگه دار،

که آدم‌های پیچیده، دیر یا زود گره از کار خودشان هم نمی‌گشایند.

برخی آن‌قدر با “ظاهر آراسته” می‌درخشند،

که تاریکی باطنشان را کسی نمی‌بیند، جز خدا.

دروغ را آن‌چنان شیرین می‌گویند

که اگر حقیقت را به زبان بیاوری، تلخ‌زبانی محسوب می‌شوی.

برخی‌ها اگر سکوت کنند، صداقتشان بیشتر از وقتی‌ست که حرف می‌زنند.

آدم‌ها را از رفتنشان بشناس، نه از ماندنشان؛

بعضی‌ها می‌مانند، فقط برای تماشا کردنِ شکستن تو.

برخی لبخندها، نه از محبت که از پیروزی در خیانت‌اند.

هر که زیاد “نصیحت” می‌کند،

یا خود را گم کرده، یا تو را خطر می‌بیند.

گاهی آن‌قدر برای کسی خوب می‌شوی،

که فراموش می‌کند تو هم دل داری؛ گمان می‌کند خوبی‌ات وظیفه است.

برخی آن‌قدر به تظاهر خو گرفته‌اند

که دروغ، برایشان مثل نفس کشیدن شده: طبیعی، بی‌نیاز از تفکر.

ما باده می‌خوریم و حریفان غم جهان

روزی به قدر همت هرکس میسر است

جملات فوق ادبی سنگین

متن ادبی برای کنایه زدن

از دشمنان برند شکایت به پیش دوست

چون دوست دشمن است، شکایت کجا بریم

خنده رسوا می‌نماید پسته بی مغز را

چون نداری مایه، از لاف سخن خاموش باش‌

ای دل صبور باش و مخور غم که عاقبت

این شام صبح گردد و این شب سحر شود

روزی که دلت پیش دلم بود گرو

دامان مرا سخت گرفتی که مرو

بی مروّت، اینقدر با موی خود بازی نکن

دکترم گفته برایم بی قراری خوب نیست

شنیدمت که نظر می‌کنی به حال ضعیفان

تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادت

عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل

که تو‌ ای عشق همان پرسش بی زیرایی

توبه کردم که دگر شعر نگویم ز فراق

این دل توبه شکن با غم عشقت چه کند؟

چون عاقبت کار جهان نیستی است

انگار که نیستی چو هستی خوش باش

من از بیگانگان دیگر ننالم

که بامن هرچه کرد آن آشنا کرد

سنگدل با من مدارا کن، فراموشم مکن

بر مزارم این غبار از سنگ هم سنگین‌تر است‌

تک بیتی کنایه آمیز

ای آنکه دوست دارمت، اما ندارمت

بر سینه می‌فشارمت، اما ندارمت

ما ز یاران چشم یاری داشتیم

خود غلط بود آنچه می‌پنداشتیم

کاش میشد شیشه غم را شکست

دل به دست آورد نه اینکه دل شکست

تو را به تیغ چه حاجت، که با کمند نگاهت

همه یلان جهان را گرفته‌ای به اسیری

هر چه هست از قامت نا ساز بی اندام ماست

ور نه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست

عیب رندان مکن‌ ای زاهد پاکیزه سرشت

که گناه دیگران بر تو نخواهند نوشت

شعر ادبی کنایه دار

شرمنده از آنیم، که در روز مکافات

اندر خور عفو تو، نکردیم گناهی

من یک شب از تو دور شدم، سوختم ز غم

خورشید از فراق تو هر شب چه می‌کند؟

یک نفر با او بگوید آه من دنبال اوست

دلبری بسیار کرده کاش دل کم بشکند

پای ما لنگست و منزل، چون بهشت

دست ما کوتاه و خرما بر نخیل

غمناک نباید بود از طعن حسود‌ ای دل

باشد که چو وابینی خیر تو در این باشد

ز نامردان علاج درد خود جستن، بدان ماند

که خار از پا برون آرد کسی، با نیش عقربها

دشمن دوست نما را نتوان كرد علاج

شاخه را مرغ چه داند كه قفس خواهد شد؟

دانی چرا کنند نهان گنج زیر خاک؟

یعنی که خاک بر سر اسباب دنیوی

آنکس که چو منصور زند لاف انالحق

از طعنه نامحرم اسرار نترسد

شعر ادبی کنایه دار

حکایتها که بعد از من تو خواهی گفت با خاکم

کنون تا زنده ام بینی، بگو با جان غمناکم

زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید

ورنه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود؟

 از گلوی خود بریدن وقت حاجت همت است

ورنه هرکس وقت سیری پیش سگ نان افکند

گويند بهشت است همان راحت جاويد

جايی كه به داغی نتپد دل، چه مقام است

پیری آن نیست که بر سر بزند موی سپید

هر جوانی که به دل عشق ندارد پیر است

 پرده مردم دریدن عیب خود بنمودن است

عیب خود می‌پوشد از چشم خلایق عیب‌پوش

ریشه نخل کهنسال از جوان افزونتر است

بیشتر دلبستگی باشد به دنیا  پیر را

 هزار دل شکند تا یکی بدست آرد

فلک طبیعت شاگرد شیشه گر دارد

دامن مکش به ناز که هجران کشیده ام

نازم بکش که ناز رقیبان کشیده ام

شیشه با سنگ نمی سازد و مشتاقی بین

با دل سنگ تو دارد، چه مدارا دل من

من از دلبستگی های تو با آیینه دانستم

که بر دیدار طاقت سوز خود عاشقتر از مایی

دوزخی تا نبود سوی عبادت نرویم

چه توان کرد که ما عاشق زوریم هنوز

سينه گر خالي ز معشوقي بُوَد

سينه نبْوَد، كهنه صندوقي بُوَد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *