جملات مارک فیشر نویسنده کتاب های موفقیت (متن های قوی درباره پیروزی)

جملات قصار مارک فیشر را در این بخش از سایت ادبی روزانه برای شما دوستان قرار داده‌ایم. مارک فیشر متولد در کبک در کانادا، نویسنده کتاب‌های موفقیت است. از فیشر در ایران کتاب‌های بسیاری از جمله «حکایت دولت و فرزانگی» با ترجمه گیتی خوشدل و «رازهای یک میلیونر» با ترجمه مهدی قراچه داغی به فارسی برگردان شده است.

جملات مارک فیشر نویسنده کتاب های موفقیت (متن های قوی درباره پیروزی)

متن های آموزنده از مارک فیشر

همواره این را به خاطر بسپار که اگر هدفهایت به دیگری صدمه بزند ، هم به صلاح خودت و هم به صلاح دیگران است که از آنها بر حذر بمانی.

هنگامی که تخیلات و منطق در ضدیت با هم قرار بگیرند تخیلات پیروز میشوند.

اگر نمیدانی به کجا میروی به هیچ کجا نخواهی رسید .

برای شروع باید باور داشته باشی که می توانی، سپس با اشتیاق تلاش کنی.

افراد موفق هیچ وقت اجازه نمیدهند که شرایط آزارشان دهد

افرادی که زمان را در انتظار شرایط عالی از دست میدهند هرگز موفق نمیشوند.

برای شروع باید باور داشته باشی که میتوانی سپس با اشتیاق شروع کنی.

ترس باعث میشود تا بسیاری از مردم به رویاهایشان نرسند

زندگی دقیقا به ما ان چیزی را میدهد که به دنبالش هستیم

زندگی آماده است تا بسیار بیشتر از انچه تصورش را میکنید به ما بدهد.

مارک فیشر

سخنان قصار از مارک فیشر

تنها کسانی میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند که به قدرت ذهن ایمان دارند.

همواره بخاطر بياور كه در اوجي معين ديگر ابري نيست.

اگر زندگيت ابري است، به اين دليل است كه روحت آنقدر كه بايد بالا نرفته است.

اگر به انچه انجام می دهی عشق بورزی،احتمال شکست صفر می شود.

اجازه نده ترس تو را فلج سازد

افرادی که از ریسک کردن میترسند به جایی نمیرسند

 هر ایده ای که ما داشته باشیم می تواند شکل مملموس بگیرد.

قهرمانی در وجود تو خفته است ٬ کافی است بیدارش کنی تا به بهترین خواسته هایت برسی.

راز هر هدف این است که هم جاه طلبانه باشد ، هم قابل دسترس

مهمترین چیز تجسم موفقیت است

فقط کافی است عزمت را جزم کنی و قدم اول را برداری

اگر ناخوداگاه فکر کنی که بردن مسابقه حقت نیست ،میبازی

با هر شکستی می‌بینی که شخصیت تو قوی‌تر و روحت تواناتر شده است.

اگر انسان نیروهای درونش را بشناسد , میتواند به رویاهایش واقعیت بخشد

هر آنچه را که ذهن انسان به آن برسد و آن را باور کند , حتما تحقق میابد

تجربه بهترین آموزگار است

زندگی می خواهد بداند که شما از آن چه انتظاری دارید

بسیاری از مردم وقتی چیزی می خواهند خیلی روی آن پافشاری نمی کنند

تسلط بر سرنوشت و جامعه عمل پوشاندن به رویاها هدف نهایی زندگی است

افرادی که صبر می کنند تا شرایط عالی از راه برسد هرگز کاری را شروع نمی کنند. زمان مطلوب برای شروع همین حالاست.

انسان بازتاب افکاری است که در ذهن نا خود اگاهش دارد.

باید از نوری که در درونت روشن است تغذیه کنی تا چنان بدرخشد که همه ان را ببینند.

برای ناراحت بودن ؛ خیلی وقت داری . پس چرا به فردا موکولش نکنی ؟!

سخنان قصار از مارک فیشر

مدت زیادی طول می‏‌کشید، تا بفهمم شکست‏‌ها معمولاً موقّتی هستند.

کارهایی را که موفّق به انجام‏‌شان نمی‏‌شوم،

زمینه‏‌ساز این هستند که به روش‏‌های بسیار درخشان دیگری به پایان برسند.

‏مارک فیشر

حکایت عشق و خوشبختی

متن ادبی از مارک فیشر

مارک فیشر میگه:

 لطفا از لحظه لذت ببرید.

برای ناراحت بودن خیلی وقت دارید؛ پس چرا به فردا موکولش نمی‌کنید؟

آنان که از آنچه‌ می‌کنند لذت نمی‌برند، به دور رویاهایشان حصار‌ می‌کشند و با مرگ رویاهایشان مبدل به مردگانی متحرک‌ می‌شوند.

آدمهایی که تردید ‌می‌کنند و دست به خطر نمی‌زنند یا به عقب‌ می‌روند و فرو‌ می‌ریزند و یا در نقطه بلا تکلیفی‌ می‌مانند و ساکن‌ می‌شوند. وقتی تو گریزی از رفتن نداشته باشی، همه نیروهای درونت به جنبش در‌ می‌آید تا راه را باز کنی

«اشتیاق سوزان لازم است اما کافی نیست، اساس ایمان است، باید معتقد باشی که ثروتمند‌ می‌شوی. » «چگونه‌ می‌توانم به این ایمان برسم؟ » «کتابهای بسیاری در این رابطه خوانده‌ام و آنچه استادم به من آموخت و نتیجه‌ای که خود گرفتم بیان این حقیقت است که راه رسیدن به ایمان تکرار کلام است. کلمه‌ها نیروی بس شگرفی دارند، نیرویی که بر عالم درون ما و عالم بیرون از ما تاثیر‌ می‌گذارند. بیشتر مردم از این حقیقت بی خبرند و یا بهره‌ای از آن نمی‌برند و یا به شکل منفی آن را بر ضد خود بکار‌ می‌برند.

فصل چهارم: حکایت جوانی که زندانی شد اتاق مجلل و زیبا بود، وقتی وارد شد، با کنجکاوی به هر سو سرک کشید، اتاق در بلندترین نقطه خانه قرار داشت و تنها پنجره‌اش مشرف به باغ بود. دیگر شب از راه رسیده بود و قرص کامل ماه در آسمان‌ می‌درخشید و او سرشار از امید و انتظار مترصد خواندن نامه‌ای بود که اسرار کامیابی و ثروت را پیش رویش‌ می‌گشود، از اینرو وقتی آرام گرفت با تانی نامه را گشود و شگفتا، برگ کاغذ باز هم سفید بود و خالی! و او آنقدر ابله بود که اجازه داده بود تا پیرمرد او را بفریبد! در ازای هیچ چکی با مبلغی گزاف پرداخته بود.

« اگر جوانان می‌دانستند و اگر پیرها می‌توانستند. » ـ دقیقاً، بنابراین راز خوشبختی در این است که طوری زندگی کنیم که گویی هر روز، آخرین روز زندگی ماست و با انجام دادن کارهایی که می‌خواهیم انجام دهیم، از هر روز نهایت استفاده را بکنیم.

رابطهٔ بین سرمایه‌داری و فاجعهٔ زیست‌محیطی نه اتفاقی است نه تصادفی: “نیاز وجودِ بازاری که مدام توسعه پیدا می‌کند” برای سرمایه، همان “بت‌وارگی رشد یافته‌اش است” و این یعنی سرمایه‌داری از بیخ مخالف هر شکل از پایداری‌ای است.

موجودی با کالبدِ پلاستیکی بزرگ و غول‌پیکر که توانایی سوخت‌وساز دارد و می‌تواند هر چیزی را که در مسیرش قرار می‌گیرد، به طرف خود بکشد.

بیماری روانی یک فرد به‌عنوان معضلی شیمی‌زیستی مزایای فراونی برای سرمایه‌داری دارد. اول از همه اینکه نیروی دوباره‌ای به سرمایه جهت اتمیزه کردن فردگرایی می‌دهد (شما بیمار هستید چون شیمی مغزتان دچار مشکل است). دوم اینکه بازار پرسود و بزرگی برای کمپانی‌هایی دارویی چندملیتی ایجاد می‌کنند که بتوانند مواد دارویی خود را بفروشند (ما با داروهای ضدافسردگی‌مان شما را خوب می‌کنیم).

بذر ضدسرمایه‌داری در خودِ سرمایه‌داری به طور وسیع پخش شده و شخصیت‌های شرور در فیلم‌های هالیوودی در نهایت همان “شرکت‌های شرور” هستند. این اشارات ضدسرمایه‌داری عملاً کارش تقویت سرمایه‌داری است.

متن ادبی از مارک فیشر

جملات انگیزشی مارک فیشر

پس تا وقتی در وجود خودمان به این باور داریم که سرمایه‌داری بَد است، آزادیم تا بتوانیم شریک مبادلات سرمایه‌دار باشیم. بنا به گفتهٔ ژیژک سرمایه‌داری به طور کل وابسته به این ساختار انکار است. ما باور داریم که پول نشانی بی‌معنی است که هیچ ارزش ذاتی‌ای ندارد ولی رفتارمان این گونه است که نشان دهیم ارزشی مقدس دارد. ما از این هم فراتر می‌رویم چون حتی این رفتار هم بسیار بسته به همان نفی اولیه است

کوبین می‌دانست این هم فقط قطعه‌ای دیگر از نمایشی عمومی است، اینکه هیچ‌چیزی در شبکهٔ پخش موسیقیِ اِم‌تی‌وی بهتر از اعتراض نسبت به همین شبکهٔ پرطرفدار نیست؛ می‌دانست هر حرکتش کلیشه‌ای از پیش نوشته شده است. حتی می‌دانست که دانستن این هم خود یک کلیشه است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *