در این بخش از سایت ادبی و هنری روزانه جملات عمیق روانشناسی از کارل گوستاو یونگ را برای شما دوستان قرار دادهایم. کارل گوستاو یونگ فیلسوف و روانپزشک اهل سوئیس بود که با فعالیت های خود در روانشناسی و ارائه نظریاتی تحت عنوان روانشناسی تحلیلی شناخته میشود. با ما باشید.
جملههای عمیق روانشناسی عمیق از یونگ
فهرست مطالب
خوابی که تکرار میشود پدیدهیی شایان توجه است. هستند افرادی که از دوران کودکی تا کهنسالی یک مشخص را میبینند. خوابی از این دست معمولاً یا کوششی است برای جبران نقاط ضعف خواببیننده، یا بازگشت به ضربهیی که فرد در گذشته خورده و یا پیشگویی واقعهی مهمی که ممکن است در آینده رخ دهد.
احترام، عمری طولانی تر از زندگی آدمها دارد
دریافتم که گذشته از نیرویی که به هنگام صحبت کردن از او ساطع میشود (۸۲ سالگی يونگ) دارای مهر و عطوفتی مشخص است که احیاناً با یک حس طنز یا حتی طعنه و کنایه در هم میآمیزد. بالاتر از همه از یک جو مشخص غایب یا رمز و راز در حول و حوش او آگاه بودم.
“هر کسی که میخواهد روان انسان را بشناسد، تقریبا هیچ چیز از روانشناسی تجربی یاد نخواهد گرفت. بهتر است لباس دانشگاهی خود را کنار بگذارد، با اتاق مطالعهاش خداحافظی کند و با قلبی انسانی در جهان پرسه بزند.
”تو همانی هستی که انجام میدهی،
نه آن چیزی که میگویی انجام خواهی داد.”
کارل گوستاو یونگ
فراموشی پدیده ای طبیعی و لازم است زیرا اجازه میدهد ادراک ها و انگاره های تازه ای در خودآگاه ما شکل بگیرند.
اگر فراموشی پدید نیاید تمامی تجربه های شخصی ما ورای آستانه خودآگاهی میمانند و ذهن آنقدر اشباع میشود که دیگر توانایی تحمل را از دست میدهد.
یونگ میگوید:
رویارویی با سایه، اولین آزمون شهامت هر فرد برای خودشناسی است.
در خاطرات هرکسی، چیزهایی است که به هیچ کس نمی گوید، فقط برای دوستانش بازگو می کند.
مسائلی هم هست که حتی به دوستان نمی شود گفت و آدم فقط برای خودش می تواند بازگو کند، عین راز است…
اما سرانجام چیزهایی هم هست که انسان حتی می ترسد برای خودش هم آشکار کند.
از نظر یونگ این نکته بسیار مهم است که یک فرد را در عین حال که در چهارچوب تجربه های زندگیش میبینیم ، در سابقه تاریخی بشریت هم ببینیم. بدین معنا که تحلیلگر باید همان طور که از رؤیاهای فرد تجربه هایی را کسب میکند درک خوبی هم از اساطیر داشته باشد.
متن خاص از روانشناس معروف
کارل گوستاو یونگ در پیشگفتاری بر “کتاب تبتی مردگان” نوشت:
(آسان تر، قاطع تر، موثرتر و قانع کننده تر است که بگوییم بر من میگذرد، تا بگوییم من انجامش میدهم )
صفحه ۱۲ کتاب پیترکامنزیند
اثر هرمان هسه
رنج نباید تو را غمگین کند.
رنج باید تو را هوشیارتر کند.
یونگ روزی به شوخی می گفت در خیابان می توان با آدم هایی در همه ی مراحل تکامل رو به رو شد : آدم های نئاندرتال ، آدم های قرون وسطایی ، آدم های مدرن ، خلاصه آدم هایی در هر سطح ممکن و قابل تصور از رشد آگاهی . اینکه کسی در قرن بیستم زندگی کند ، باعث نمی شود رشد آگاهی او به طور خودبه خود به سطح یک فرد متجدد ارتقا یابد .
یونگ معتقد بود که ما برای درک سطوح عمیق روان به دانش اسطوره شناسی نیاز داریم، زیرا اسطوره ها در واقع نوعی فرافکنی ناخودآگاه برای درک معنای واقعی رؤیا هستند
خود_آموز_یونگ
روت_اسنودن
ما از مدتها پیش فهمیدهایم که دیگر ممکن نیست این جهان را واژگون کرد، نه حتی شکل آن را تغییر داد یا بدبختی پیشروندهی آن را متوقف ساخت.
یک راه مقاومت بیشتر نمانده است:
جدی نگرفتن جهان.
زندگي بالواقع از چهل سالگي شروع مي شود .
پيش از آن تنها مشغول بررسي هستيد.
شما از شر رنج میبرید، چون در خفا به آن عشق میورزید و از عشق خود نا آ گاهید. از این روی، آرزو دارید از مخمصه بگریزید و نفرتتان، از شر آغاز میشود. و یک بار دیگر به واسطهی نفرتتان، به شر پیوند مییابید، زیرا خواه آن را دوست داشته باشید خواه از آن متنفر باشید، فرقی ندارد؛ شما به شر گره خوردهاید.
آنچه میخواهیم در دستمان باقی میماند. اما در برابر آنچه را که نمیخواهیم، از ما قویتر خواهد بود و بنابراین، ما را از میان بر میدارد و ما نمیتوانیم آن را بدون گزند رساندن به خودمان متوقف سازیم، زیرا نیرویمان در شر باقی مانده است. پس با اذعان به اینکه شر وجود دارد و باید سهم خود را در زندگی داشته باشد، احتمالاً باید شر خود را بدون عشق و نفرت بپذیریم. طی این روند میتوانیم آن را از قدرتش ساقط کنیم بدون اینکه از پای در آییم.
جملات زیبا از یونگ
وقتی یک رابطه چالش ندارد و به
هیچ چالشی برخورد نمی کند،
احتمالا یکی از طرفین رابطه
از رابطه خارج شده ولی
اعلام نکرده است.
یک انسان کامل انسانیست که از هر دو وجه زنانگی و مردانگی روحش بهره میبرد.
اگر قرار است جایی عشق بورزیم،
اگر قرار است جایی محکم و استوار باشیم،
اگر قرار است یک بحران روحی را به سختی طی کنیم،
اگر قرار است جاهایی زیباپسند و حساس باشیم،
در همه موقعیتها نگاه نکنیم که زن هستیم یا مرد، آنچه روحمان تشنه اوست را ببینیم و حس کنیم و انجام دهیم.
فردریش نیچه از شدت خودآگاهی که در درونش نهفته بود در رنج بود. این اتفاقی است که برای همه نابهنگامان میافتد، کسانی که برای زمان خود ساخته نشدهاند و هم عصرانشان آنها را درک نمیکنند.
متن روانشناسی یونگ
حقیقت هرگز در همهی شرایط حقیقت نیست.
تنها وقتی حقیقت است که به کار آید و وقتی به کار نیاید، دروغ است و بی ارزش؛ در فلسفه و مذهب هم مانند روانشناسی هرگز نمیتوانید یک قانون مشخص مقرر کنید؛ مطلقا ناممکن است؛ زیرا چیزی که در یک مرحلهیِ تکامل درست است، برای مرحلهیِ دیگر کاملا نادرست است.
پس همیشه مسئلهیِ تکامل و زمان مطرح است.
بهترین حقیقت برای یک مرحله مشخص، شاید برای مرحله دیگری زهر باشد. بی معنی است که چیزی در همه جا و همه شرایط درست باشد، حقیقت به غایت بیثبات و غیر قطعی است.
به نظر می رسد که نیمی از جهان توسط یک مهندس و نیمه ی دیگر توسط یک شاعر احمق ساخته شده است.
کارل یونگ، سمینار چشم انداز، صفحه۳۱۳
شهود ادراک از طریق ناخودآگاه است که ایده ها ، تصاویر ، امکانات جدید و راه های خروج از شرایط مسدود شده را به وجود می آورد. –
کارل یونگ
ناخودآگاه ما به زبانی سخن میگوید که عمدتا بینالمللی است. من رؤیاهای سیاهان سومالی را تحلیل کردهام، انگار اهل زوریخ بودهاند؛ به استثنای تفاوتهایی در زبان و تصاوير خیالی. بدویان خواب تمساح، افعی، گاو وحشی و کرگدن را میبینند، ما خواب میبینیم که زیر قطار یا اتومبیل رفتهایم. پیام واقعی هر دو یکی است. شهرهای مدرن ما به جنگل ابتدایی میمانند. بانكداری برای ما مثل افعی برای مردم سومالی است.
اگر میتوانستید خودتان را به جهان بدوی برگردانید، آنقدر چیزهای زیاد در بیرون شما میبود و آنقدر چیزهای کم در درونتان که هر اتفاقی ممکن بود بیفتد. تمام دنیا ممکن بود به طرز غریبی رفتار کند؛ درختها حرف بزنند و… ، حالا آگاهی خود را افزایش دهید، این چیزها از بین میرود؛ چون این چیزها فقط همان چیزی را برای شما بیان میکردند که خودتان میاندیشیدید؛ درختها دیگر حرف نمیزنند …
وقتی انسان راه فردیت را دنبال میکند، وقتی زندگیِ خودش را زندگی میکند، باید خطاها را پبذیرد، زیرا زندگی بدون این اشتباهات کامل نمیشود و یا حتی برای یک لحظه تضمینی نیست که گرفتار خطا نشویم.
شاید بیندیشیم راه امنی نیز وجود دارد، اما آن راه، راه مرگ خواهد بود.
هر نمادی که در خواب بروز کند از ذهنیت فرد خواببینندهی آن جدا نیست و هیچ خوابی را بگونهیی مشخص و مستقیم نمیتوان تعبیر کرد. ناخودآگاه آنقدر به شیوههای گوناگون خودآگاه را تکمیل یا تعدیل میکند که ممکن نیست نمادهای دو فرد متفاوت در طبقهبندی یکسان بگنجند.
آنان که از اتفاقات ناگوار زندگی خود چیزی نمیآموزند، وجدان هستی را مجبور میکنند تا آن اتفاقات را تا آنجا که نیاز باشد تکرار کند، تا فرد آن چیزی را که آن اتفاقات ناگوار میخواهند آموزش دهند، یاد گیرد.
آنچه که انکار میکنی تو را شکست میدهد، آنچه که قبول میکنی تو را تغییر میدهد.