بزرگان ادبیات و دیگر رشتهها نیز علاقه خاصی به پاییز داشتهاند. ما نیز در این بخش از سایت ادبی و هنری روزانه جملات بزرگان درباره پاییز را برای شما دوستان قرار خواهیم داد. در ادامه همراه ما باشید.
سخن بزرگان درباره پاییز
پاییز همیشه فصل محبوب من بوده است. زمانی که همهچیز در اوج زیبایی خود قرار دارد، گویی طبیعت تمام سال را برای این پایان شگفتانگیز کنار گذاشته است.
– لورن دستفانو
از اینکه در دنیایی زندگی میکنم که در آن پاییز وجود دارد، خیلی خوشحالم.
– الام مونتگمری
با خشخش برگهای پاییزی، زندگی از نو آغاز میشود.
– اف اسکات فیتزجرالد
پاییز طوری به نظر میرسد که انگار دنیا در پوستهای از شکر قهوهای و دارچین پوشیده شده است.
– سارا ادیسون آلن
برگها چقدر زیبا پیر میشوند. روزهای آخر عمرشان پر از نور و رنگ و شکوه است.
– جان باروز
هر برگ پاییزی که از درخت به زمین میافتد، با من از سعادت و خوشبختی سخن میگوید.
– امیلی برونته
پاییز خوشمزه! روح من با پاییز پیوند خورده است؛ اگر من پرنده بودم، دنبال پاییزهای متوالی در زمین پرواز میکردم.
– جورج الیوت
برگهای پاییزی نمیریزند، بلکه پرواز میکنند. آنها منتظر رسیدن این لحظه هستند، چنانکه گویی این تنها فرصتشان برای اوجگرفتن است.
– دیلیا اونز
پاییز دومین بهاری است که در آن هر برگ یک گل است.
آلبر کامو
در پاییز درختان به ما نشان میدهند که رهاکردن چیزهای ازبینرفته چقدر دلچسب و دوستداشتنی است.
– ناشناس
پاییز… آخرین و دوستداشتنیترین لبخند سال.
– ویلیام کالن برایانت
برگهای در حال ریزش، چیزی جز خداحافظی امواج تابستانی نیستند.
– ناشناس
پاییز لباس طلایی میپوشد؛ غنیترین فصل روح.
– انجی ویلند کراسبی
پاییز بیشتر از تمام فصلهای دیگر در جیبهایش طلا جمع کرده است.
– جیم بیشاپ
پاییز به روشنی میسوزد، مانند شعلهای در میان کوهها و مشعلی پرتابشده بهسوی درختان.
– ایمان بالدوین
تمام روزهایی که تابهحال زندگی کردهایم و تمام روزهایی که قرار است در آینده زندگی کنیم پر از درخت و برگهای در حال تغییر است.
– ویرجینیا وولف
پاییز بهاندازه پایانی نابهنگام شاد و شیرین است.
– رمی دو گورمون
خورشید قدمی به عقب رفت، برگها به خواب رفتند و پاییز بیدار شد.
– راکل فرانکو
من پاییز را دوست دارم، فصلی از سال که گویی خدا آن را فقط برای زیباییاش خلق کرده است.
– لی مینارد
رقص برگهای پاییزی روی سطح دریاچه رؤیایی است که در بیداری میبینیم.
– مهمت مورات ایلدان
امیدوارم بتوانم آن برگ پاییزی باشم که به آسمان نگاه میکرد و زندگی میکرد. وقتی هم که زمان رفتنش رسید، بهخوبی میدانست که زندگی هدیهای بیش نیست.
– دودینسکی
باد میوزد و برگها به رقص درمیآیند. ما عصرهای تابستانمان را گذراندهایم و اینک نوبت پاییز است.
– هامبرت ولف
در برگهایی که از درختان میریزد چیزی نهفته است. گویی به ما فرصتی داده میشود تا پوست بیندازیم و از نو شروع کنیم.
– روث اَحمِد
روز پاییزی زیبا و درخشانی بود، با هوایی مانند شراب سیب و آسمانی چنان آبی که میتوانستی در آن غرق شوی.
– دیانا گابالدون
عکس نوشته بزرگان درباره پاییز
من روزهای پاییزی را اینطور به خاطر میآورم: بیابر، با طعم افرا، با هوایی طلایی و تمیز.
– لیف انگر
همه برگها در حال ریختن هستند؛ انگار عاشق زمین شدهاند.
– آندریا گیبسون
بهار زیباست و تابستان برای تعطیلات عالی است، اما پاییز اشتیاقی برای دورشدن از چیزهای غیرواقعی زندگی به همراه دارد.
– مارگارت الیزابت سَنگستِر
اولین نفسهای پاییز در هوا به مشام میرسد، احساسی ناب، احساس خواستن و بهدستآوردن قبل از اینکه دیر شود.
– جِی. اِل. کار
وقتی باد شروع به وزیدن میکند، برگهای پاییزی مانند رنگینکمانی طلایی بر زمین میریزند.
– دن میلمن
میتوانم رقص پاییز در نسیم را حس کنم؛ بوی شیرین کدو حلوایی و خشخش برگهای آفتابسوخته.
– آن دریک
پاییز، مرا با برگها غسل بده! مرا در پارچههای مخملی قنداق کن و با سوپ نخودفرنگی از من پرستاری کن. آبنباتهای کوچک را در جیبهایم جمع کن و لبخندم را روی هزار کدو حک کن. ای پاییز!
– رینبو راول
گرمای پاییز با گرمای تابستان فرق میکند، یکی باعث میشود سیبها برسند و دیگری آنها را به سرکه سیب تبدیل میکند.
– جین هیرشفیلد
بین تمام فصلها، پاییز بیشترین چیزها را پیشکش انسان میکند و در مقابل کمترین چیزها را از او میخواهد.
– هال بورلند
زمستان مانند قلمزنی است، بهار مانند آبرنگ، تابستان مانند نقاشی رنگ روغن و پاییز معرقی از همه اینهاست.
– استیون هورویتز
اشعار پاییزی از شاعران ایرانی
اي چرخ بسی لیل و نهار آوردی
گه فصل خزان و گه بهار آوردی
مردان جهان را همه ی بردی به زمین
نامردان رابه روی کار آوردی
ابوسعید ابوالخیر
در بهار ِ زندگی رفتی سفر تو بی خبر
اي مانده در کاشانهام جای تو خالی
نازنین دردانهام، نشکن دل ِ دیوانهام
اي در خزان ِ خانهام، جایِ تو خالی
حسین منزوی
دلم خون شد از این افسرده پاییز
از این افسرده پاییز غم انگیز
غروبی سخت محنت بار دارد
همه ی درد است و با دل کار دارد
فریدون مشیری
پاییز جان! چه شوم، چه ترسناک
اینک، بر این کناره دشت، اینک
این کوره راه ساکت بی رهرو
آنک، بر ان کمرکش کوه، آنک
ان کوچه باغ خلوت و خاموشت
از یاد روزگار فراموشت
پاییز جان! چه سرد، چه درد آلود
چون من تو نیز تنها ماندستی
اي فصل فصلهاي نگارینم
سرد سکوت خودرا بسراییم
پاییزم! اي قناری غمگینم
مهدی اخوان ثالث
پاییز کوچک من
دنیای سازش همه ی رنگهاست
با یک دیگر
تا من نگاه شیفتهام را
در خوشترین زمینه به گردش برم
و از درختهاي باغ بپرسم
خواب کدام رنگ
یا بیرنگی را می بینند
در طیف عارفانه پاییز؟
حسین منزوی
منطقِ پاییز
مثل بیمنطقیِ زنی ست
که وقتی دارد از زندگی مردی می رود
موهایش را رنگ میکند
کامران رسول زاده
گوش کن
صدای نفسهاي پاییز می آید
نگرانیهایت را از برگهاي درختان آویزان کن
چند روز دیگر میریزند
کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش و ملالانگیز بودم
برگهاي آرزوهایم یکایک زرد میشد
آفتاب دیدگانم سرد می شد
آسمان سینهام پر درد میشد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ میزد
اشکهایم همچو باران دامنم را رنگ میزد
وه … چه زیبا بود اگر پاییز بودم
فروغ فرخزاد
باغ بی برگی
خندهاش خونیست اشک آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش میچمد در ان
سلطان فصلها، پاییز
مهدی اخوان ثالث
بهار به بهار
در معبر اردیبهشت
سراغت را از بنفشههاي وحشی گرفتم
و میان شکوفههاي نارنج
در جستجویت بودم
در پاییز یافتمت
تنها شکوفه جهان
که در پاییز روییدی
سید علی صالحی
درختان پر شکوفه بادام را دیگر فراموش کن
اهمیتی ندارد
دراین روزگار
انچه راکه نمیتوانی بازیابی به خاطر نیاور
موهایت را در آفتاب خشک کن
عطر دیرپای میوهها را بر ان بزن
عشق من، عشق من
فصل پاییز است