جملاتی عمیق از فیلسوفان زن [ گزیده 50 سخن ارزشمند مفهومی از زنان فیلسوف ]

جملاتی عمیق از فیلسوفان زن [ گزیده 50 سخن ارزشمند مفهومی از زنان فیلسوف ]

در تاریخ فلسفه همواره این مردها بوده‌اند که تفکرات عمیقی را شکل داده و انجسام بخشیده بودند. اما این موضوع باعث نمی‌شود که ما فیلسوف زن نداشته باشیم. برعکس ما فیلسوفان زن بسیار مهم و تاثیرگذاری را در تاریخ فلسفه جهان داشته‌ایم. از همین رو در این بخش از سایت ادبی و هنری روزانه جملاتی از فیلسوفان زن را برای شما دوستان قرار خواهیم داد. با ما باشید.

جملات فلسفی از هانا آرنت

هانا آرنت
جملاتی عمیق از فیلسوفان زن [ گزیده 50 سخن ارزشمند مفهومی از زنان فیلسوف ]

هانا آرِنْت فیلسوف سیاسی و تاریخ‌نگار آلمانی-آمریکایی بود. از اندیشمندانی بود که آرا و افکارش تأثیری ژرف در سده بیستم میلادی بر جای گذاشت.

او از یهودیانی بود که از هولوکاست جان سالم به در برد و از آلمان به ایالات متحده مهاجرت کرد.

جنبش‌های توتالیتر را «جوامع سرّی استقراریافته در روز روشن» نامیده‌اند.

جوامع سرّی سلسله مراتبی را بر حسب درجات تشرّف می‌سازند و زندگی اعضایشان را بر وفق یک پنداشت سرّی و ساختگی تنظیم می‌کنند، پنداشتی که هر چیزی را به نظر چیز دیگری می‌نمایاند.

خود مفهوم «پیشرفت نامحدود»، که با ظهور علم مدرن همراه بوده و اصل الهام بخش حاکم بر آن مانده است، بهترین سند این واقعیت است که کل علم همچنان درون قلمرو تجربه مبتنی بر حس مشترک سیر می‌کند که در معرض خطا و گمراهی قابل تصحیح است.

“حتی در تاریک‌ترین زمان‌ها حق داریم توقع دیدن خردک نوری را داشته باشیم.”

فهمیدن فعالیتی پایان‌ناپذیر است که طی آن در عین تنوع و تغییر مدام، با واقعیت کنار می‌آییم و آشتی می‌کنیم و به عبارت دیگر در جهان احساس آشنایی و آسودگی می‌کنیم

فهمیدن روندی پایان‌ناپذیر است و بنابراین نمی‌تواند هیچ نتیجه‌ی نهایی تولید کند

فهمیدن زنده‌بودن به شکلی ویژه‌ی آدمی‌ست.

باید با جسم و روح فکر کرد یا اصلا فکر نکرد

به طور کلی خشونت همیشه از ناتوانی ناشی می شود

امید کسانی است که قدرت ندارند

Political questions are far too serious

to be left to the politicians

مسائل سیاسی بسیار جدی تر از آن هستند

که به سیاستمداران سپرده شوند

فیلسوفی که می‌خواهد در اجتماع حضوری فعال داشته باشد

او دیگر فیلسوف نیست بلکه سیاستمدار است

او تنها جویای حقیقت نیست

بلکه خواهان قدرت است

در جایی که همه مقصر هستند

هیچ کس مقصر نیست

ترس یک احساس ضروری برای بقاست

Violence is an expression of impotence

خشونت بیان ناتوانی است

بزرگ ترین دشمن قدرت، تحقیر است

و مطمئن ترین راه برای تضعیف آن خنده است

این همان اصولی است که من در آن زندگی کرده ام

خود را برای بدترین وضع آماده کنید

بهترین را انتظار داشته باشید

و آنچه را که پیش می آید در پیش بگیرید

شاعران تنها کسانی هستند

که عشق برای آن ها نه تنها یک تجربه مهم بلکه یک تجربه حیاتی است

که باعث شده آن را با یک تجربه جهانی اشتباه بگیرند

The end of rebellion is liberation

while the end of revolution is the foundation of freedom

پایان شورش رهایی است

در حالی که پایان انقلاب پایه و اساس آزادی است

ما این اختیار را داریم که جهان را تغییر دهیم

و چیز جدیدی را در آن آغاز کنیم

من کاملا با فمنیسم مخالفم

تمایلی ندارم امتیازاتم را از دست بدهم

تراژدی زندگی مدرن این است

که زندگی انسان ها تنها به کار و تلاش محدود شده است

جملات فلسفی از سیمونی دو بووُآر

سیمونی دو بووُآر

سیمونی دو بووُآر با نام اصلی سیمونی لوسی ارنستین ماری برتراند دو بووار فیلسوف، نویسنده، زن فمینیست و اگزیستانسیالیست فرانسوی بود که در 9 ژانویه 1908 در پاریس در خانواده‌ای بورژوا به دنیا آمد.

«‏کسی که یک عمر برای دیگران فداکاری کرده و غم خورده است،

اگر روزی خودش اندوهی به دل داشته باشد

همه دچار حیرت و بهت می‌شوند و از او انتظار ندارند برای خودش غصه بخورد.»

ازدواج سرنوشتی است که جامعه سنتی به زن عرضه می‌کند. زنِ مجرد، خواه محروم‌مانده از پیوند، خواه طغیان‌کرده بر آن، و یا حتی بی‌اعتنا به این نهاد، بر اساس ازدواج تعریف می‌شود… 

‍ زیرکانه‌ترین راه برای تسلط بر هر جامعه‌ای تحقیر و محدود کردن زنان آن جامعه است…

زیرا زنانِ اسیر هرگز قادر نخواهند بود انسان‌هایی آگاه و آزادی‌خواه پرورش دهند و قادر نخواهند بود با عشق و آرامش مردان‌شان را در جدال با زندگی همراهی کنند.

حتی می توان گفت تمام زنانی که به آن ها علاقه مند بودی، یا مشخصا زیبا بودند و یا حداقل بسیار جذاب و خواستنی.

از صبح تا شب قاطرهایی با بارِ نقره به طرف ساحل می‌رفت. هر گرم نقره به قیمت قطره‌ای خون انسان تمام شده بود. صندوقهای امپراتور همچنان خالی بود، مردمش گرسنگی می‌کشیدند. دنیایی را نابود کرده بودیم، برای هیچ و پوچ نابودش کرده بودیم. شارل پنجم گفت: پس در همه جا شکست خورده‌ام.

دستی به پیشانی کشید؛ این حرکت عادتش شده بود. پنداری از خود می‌پرسید: چرا نباید شکست خورد؟ و شاید هم حق با او بود. با این همه مردانی بودند که خواستشان چهره زمین را تغییر داده بود: لوتر، کورتز آیا به این خاطر که آنان فکر شکست خوردن را پذیرفته بودند؟ ما، خواسته بودیم همیشه پیروز باشیم. و حال از خود می‌پرسیدیم: «کدام پیروزی؟»

شما خواستار این حقید که حقیقت را در قلب خودتان جستجو کنید و این را به صدای بلند به همه می‌گویید؛ در این صورت، چه کسی می‌تواند جلودار دیوانه‌ها و قشریونی بشود که آنها هم با صدای بلند از حقیقت خودشان دم می‌زنند؟ ببینید چه تعداد فرقه‌های متفاوت بوجود آمده و هر کدام چقدر خرابی ببار آورده‌اند. یکی از راهبها گفت: همه‌شان در اشتباهند. گفتم: این را چطور می‌شود اثبات کرد، در حالی که شما هیچ مرجعی را قبول ندارید؟

محال است که آدم بتواند برای همه خوب باشد، همه را خوشبخت کند

علاج درد به اندازه خود درد رنج‌آور است.

پدرم مرد. او را در گورستانی که مشرف به کارمونا بود دفن کردیم. در تابوت او که به ته قبر می‌رفت جنازه چروکیده خودم، گذشته بیهوده خودم را می‌دیدم که دفن می‌شد، و دلم به درد می‌آمد. «من هم مثل او، بی‌آنکه کاری کرده باشم، می‌میرم؟

سخنان فلسفی از رزا لوکزامبورگ

سخنان فلسفی از رزا لوکزامبورگ

روزا لوکزامبورگ انقلابی یهودی و رهبر سوسیالیست و کمونیست آلمانی لهستانی‌تبار بود. او از مهم‌ترین چهره‌های سوسیالیستی در آغاز قرن بیستم بود. او از اصلی‌ترین بنیان‌گذاران حزب سوسیال دموکرات پادشاهی لهستان و لیتوانی و اتحادیه اسپارتاکیست بود.

احساس می کُنم که سرتاسرِ جهان،هر جا که ابر، پرنده و اشکِ آدمی ست،خانۀ من است.

آن کس که نمی جنبد سنگینی زنجیر را احساس نمی کند.

پس بکوش تا یک موجود انسانی بمانی

به حقیقت، اصل کار همین‌ است.

و این بدان معناست که محکم، روشن‌بین و سرزنده‌باشی،

آری، سرزنده، به رغم هر‌چه جز این است.

یک موجود انسانی ماندن، یعنی:

اگر نیاز باشد، تمام زندگانی خود را، شادمانه بر “ترازوی بزرگ سرنوشت افکندن”،

اما در همان حال، از هر روز آفتابی، از هر ابر زیبا به وجد آمدن.

دنیا، به رغم جمله‌ی دهشت‌هایش، چنین زیباست.

و باز هم زیباتر می‌توانست باشد

اگر بر روی زمین موجودات زبون و سست عنصر وجود نمی‌داشتند.

سوسياليسم به معناى بخشش‌هاى سخاوتمندانه ثروتمندان به فقرا نبوده بلكه به معنى برانداختن كامل هرگونه تفاوت ميان ثروتمند و فقير، با برانگيختن همگان به كار بر مبناى ظرفيت‌هایشان و سركوب استثمار انسان توسط انسان است.

آنها در کارخانه ها نشان می دادند و بعضی موسسه های خیریه را برای وابستگی و گرفتن اختیار عمل زنان کارگر تاسیس کردند. کلارا زتکین به درستی می گوید: ” محکوم کردن توده ها به نیروهای ارتجاع

جنگ جهانی اول شکست سنگینی ، به ویژه برای جنبش بین المللی طبقه کارگر، بود. رهبران آن تسلیم را در برابر شوونیسم و ناسیونالیسم و جنگ امپریالیستی پذیرفته اند. انقلاب روسیه انگیزه های جدید و امیدوارکننده ای به مبارزه طبقه کارگر و زنان داد. توده های زنان کارگر مشتاقانه به سوی حزب می آمدند و آنرا ابزاری برای مبارزه برای تحقق صلح و سوسیالیسم می دانستند

جملات فوق فلسفی از هیپاتیا

جملات فوق فلسفی از هیپاتیا

هیپاتیا فیلسوف زن نوافلاطونی، اخترشناس و ریاضی‌دان، فرزند تئون، اهل اسکندریه مصر تحت حاکمیت امپراتوری بیزانس بود.

از او به عنوانِ نخستین ریاضی‌دان زن و آخرین کتاب‌دار کتابخانه اسکندریه یاد می‌شود. وی استاد فلسفه و ریاضیات در شهر اسکندریه بود و در علوم دیگر همچون اخترشناسی مهارت داشت. او همچنین یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین اندیشمندان نوافلاطونی در اسکندریه بود.

ریاضی زبان شعر است، هر ریاضی‌دانی ناخواسته یک سخنور و شاعر نیز هست

دخترم حق فکر کردن را برای خودت حفظ کن، زیرا حتی غلط فکرکردن بهتر از هرگز فکر نکردن است.

پدر! دلم سفر می‌خواهد … نه برای رسیدن به نقطه‌ای … فقط برایِ رفتن از خطی به خط دیگر، دنیا بزرگتر از اسکندریه و آسمان وسیعتر از زمین است تنها با خواندن کتاب‌های مختلف و مشاهدات است که می‌توانم به روشنایی برسم، اینجا برای فهمیدن راز آسمان کافی نیست باید علم ستاره‌شناسی و ریاضی را در خارج از شهر یاد بگیرم.

ارمغان و سوغات سفر در این دو شهر متمدن، جز خرد و حکمت نیست

خواهران من، یتیم کسی نیست که پدر و مادرش از دردهای زندگی رهایی یافته و او را تنها و حقیر مانده، بلکه یتیم کسی است که دست از یادگیری و دانش‌اندوختن بردارد. آموخته‌ام اگر زنان در دانش و معلومات کم‌بهره باشند، مردان جهالت و نادانی را به جای شیر از سینه زنان خواهند نوشید

«او معلم محبوبی بود، در خانهٔ او همانند اتاق کنفرانسش سخت‌کوش‌ترین دانشجویان آن روز آمد و شد داشتند.»

هرکس نویسنده داستان خودش دربارهٔ عشق دارد. همهٔ ما داستان ایده‌آل خاص خود را داریم. من با حقیقت ازدواج کرده‌ام»

پدرم همیشه آرزوی محاسبه زمان طلوع و غروب ستاره‌ها، خورشید، ماه و سیارات را داشت و ستاره‌یاب فعلی من از نوع مسطح آن است و این ابزاری نجومی برای اندازه‌گیری فواصل و ارتفاعات است که با آن می‌توان ارتفاع ستاره‌ها، ماه و خورشید را تعیین کرد

این ستاره‌یاب، نمودارها و صفحه‌هایی دارد که تعیین‌کننده مکان ستاره‌ها نسبت به افق و مکان خورشید، ماه و سیارات نسبت به ستاره‌های ثابت و زمان می‌باشد و هیپاتیا به همین علت نمودار یا نقشه‌ای به نام جهان‌نمای مسطح‌نما اختراع کرد که ستاره‌ها و حرکت آن‌ها را روی آسمان نشان دهد. اسطرلاب اختراعی او تا قرن هجدهم مورد استفاده دریانوردان بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *