در این مطلب مجموعه اشعار تک بیتی حسین منزوی را گردآوری کرده ایم. در ادامه گلچین تک بیتی عاشقانه و احساسی این شاعر را برای کپشن و استوری آماده کرده ایم با ما همراه باشید.
به سینه می زندم سر، دلی که کرده هوایت
دلی که کرده هوای کرشمه های صدایت
من رود نیاسودنــم و بودن و تا وصــل
آسودگی ام نیست كه معنای من اینست
دوباره زنده کن این خسته ی خزان زده را
حلول کن به تنم جان ببخش و جانان باش
عمر منی به مختصر، چون که ز من نبود اثر
زنده نمی شدم اگر، از دم جان فزای تو
تار مویی نسپردی به وداعت، با من
کش به هنگامه ی وصل تو به آتش فکنم
ره زندگی نشان ده، به کسی که مرده در من
که حیات بی تو راهی، به حریم او ندارد
ز تمام بودنی ها، تو همین از آن من باش
که به غیر با تو بودن، دلم آرزو ندارد
بی تو خسته است ز جانم تن و جانم ز تنم
خسته ام من هم از این بار گرانی که منم
شعر عاشقانه تک بیتی حسین منزوی
دلم گرفته برایت زبان سادهی عشق است
سلیس و ساده بگویم دلم گرفته برایت
شبیه بغض نوزادی که ساعت هاست می گرید
پر از حرفم کسی اما زبانم را نمی فهمد
گرچه تو دوری از برم، همره خویش می برم
شب همه شب به بسترم، یاد تو را به جای تو
درمان نخواستم ز تو من درد خواستم
یک درد ماندگار! بلایت به جان من
اگر باید زخمی داشته باشم که نوازشم کنی
بگو تا تمام دلم را شرحه شرحه کنم
مرا ندیده بگیرید و بگذرید از من
که جز ملال نصیبی نمیبرید از من
از تو چگونه بگسلم وقتی خیالت با دلم
می پیچد و از هر طرف سوی تو می پیچاندم
بی تو به سامان نرسم، ای سر و سامان همه تو
ای به تو زنده همه من، ای به تنم جان همه تو
تو سخت و دیر به دست آمدی مرا و عجب نیست
نمیکنم اگر ای دوست، سهل و زود، رهایت
هنوز دوست نمی دارمت مگر به تمامی
که عشق را همه جان دادن است اوج و نهایت
گلچین شعر تک بیتی حسین منزوی
مثل باران بهاری که نمی گوید کِی
بی خبر در بزن و سر زده از راه برس
کویر تشنهی عشقم، تداوم عطشم
دگر بس است، ز باران مگوی باران باش
من و تو عشق را گسترده تر خواهیم کرد، آری
که نوع عاشقان از ما تباری تازه خواهد یافت
وان کشمکشم نیست بی تو با ایام
برونم آور از این ماجرا که می میرم
در ذهنم ای چهره ات بهترین یادگاری!
زیباترین شعرم ارزانی ات باد امشب
همواره عشق بی خبر از راه مي رسد
چونان مسافري که به ناگاه مي رسد